گنجور

 
هلالی جغتایی

در دریای سرمدست علی

جانشین محمدست علی

اسدالله سرور غالب

شاه مردان علی ابوطالب

هر که با شیر حق زند پنجه

پنجهٔ خویشتن کند رنجه

ساقی شیرگیر سرمستان

زیر دستش همه زبردستان

در کف انگشت او کلیدی بود

در خیبر به آن کلید گشود

وز سر ذوالفقار آن فیاض

رشتهٔ کفر را شده مقراض

تا نجف به هر گوهرش صدفست

ریگ صحرای او در نجفست

زیب این گلشن از جمال علیست

گل این باغ رنگ آل علیست

بود عم‌زاده رسول خدا

چون رسول از خدا نبود جدا

چون دو کس ابن عم یکدگرند

چون دو فرزند کان ز یک پدرند

پدران در نسب برابر هم

پسران در حسب برابر هم

گه سر خصم را جدا کرده

گه سر خویش را فدا کرده

هر شهی وقت بزم زر بخشد

شاه ما روز رزم سر بخشد

کرم خلق بخشش درمست

گر کسی سر فدا کند کرمست

همه سرها فدای او بادا

همه شاهان گدای او بادا

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عنصری

چون بیامد بوعده بر سامند

آن کنیزک سبک زبام بلند

برسن سوی او فرود آمد

گفتی از جنبشش درود آمد

جان سامند را بلوس گرفت

[...]

مسعود سعد سلمان

چیست آن کاتشش زدوده چو آب

چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب

نیست سیماب و آب و هست درو

صفوت آب و گونه سیماب

نه سطرلاب و خوبی و زشتی

[...]

ابوالفرج رونی

ثقة الملک خاص و خازن شاه

خواجه طاهر علیک عین الله

به قدوم عزیز لوهاور

مصر کرد و ز مصر بیش به جاه

نور او نور یوسف چاهی است

[...]

سنایی

ابتدای سخن به نام خداست

آنکه بی‌مثل و شبه و بی‌همتاست

خالق الخلق و باعث الاموات

عالم الغیب سامع الاصوات

ذات بیچونش را بدایت نیست

[...]

وطواط

الترصیع مع التجنیس

تجنیس تام

تجنیس تاقص

تجنیس الزاید و المزید

تجنیس المرکب

[...]