مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۹۱
طبع تو چو سنگست و دلت چون آهن
وز آهن و سنگ جسته آتش سوی من
سنگت چو در آتش است ای ماه ختن
خرمن باشم که دل نهم بر خرمن
مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » اول
ای رونق باغ و چمن ای ساقی سرو و سمن
شیرین شدست از تو دهن ترجیع خواهم گفت من
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷ - خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک
شاد باش و فارغ و آمن که من
آن کنم با تو که باران با چمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۴ - منازعت امرا در ولی عهدی
گفت اینک نایب آن مرد من
نایب عیسی منم اندر زمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۰ - عتاب کردن آتش را آن پادشاه جهود
گفت آتش من همانم ای شمن
اندر آ تا تو ببینی تاب من
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۸ - مراعات کردن زن شوهر را و استغفار کردن از گفتهٔ خویش
یاد میکن آن زمانی را که من
چون صنم بودم تو بودی چون شمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۲ - رفتن گرگ و روباه در خدمت شیر به شکار
این چنین ظنِ خسیسانه به من
مر شما را بود ننگانِ زمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۴ - قصه آنکس کی در یاری بکوفت از درون گفت کیست آن گفت منم گفت چون تو توی در نمیگشایم هیچ کس را از یاران نمیشناسم کی او من باشد برو
گفت یارش کاندر آ ای جمله من
نی مخالف چون گل و خار چمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷۲ - گفتن امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه با قرین خود کی چون خدو انداختی در روی من نفس من جنبید و اخلاص عمل نماند مانع کشتن تو آن شد
عرضه کن بر من شهادت را که من
مر ترا دیدم سرافراز زمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۲ - به راه کردن شاه یکی را از آن دو غلام و ازین دیگر پرسیدن
من نبینم روی خود را ای شمن
من ببینم روی تو تو روی من
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۴ - انکار فلسفی بر قرائت ان اصبح ماکم غورا
کی گلستان راز گوید با چمن
کی بنفشه عهد بندد با سمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴ - بازگشتن به حکایت پیل
آنک یابد بوی حق را از یمن
چون نیابد بوی باطل را ز من
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰ - چرب کردن مرد لافی لب و سبلت خود را هر بامداد به پوست دنبه و بیرون آمدن میان حریفان کی من چنین خوردهام و چنان
در میان منعمان رفتی که من
لوت چربی خوردهام در انجمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲ - دعوی طاوسی کردن آن شغال کی در خم صباغ افتاده بود
بنگر آخر در من و در رنگ من
یک صنم چون من ندارد خود شمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۳ - مهلت دادن موسی علیهالسلام فرعون را تا ساحران را جمع کند از مداین
من ازیشان خیره ایشان هم ز من
از بهاری خارْ ایشان، من سمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل
تو همی دانی که چونم با تو من
بیست چندانم که با باران چمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۳ - داستان مشغول شدن عاشقی به عشقنامه خواندن و مطالعه کردن عشقنامه در حضور معشوق خویش و معشوق آن را ناپسند داشتن کی طلب الدلیل عند حضور المدلول قبیح والاشتغال بالعلم بعد الوصول الی المعلوم مذموم
پس نیم کلی مطلوب تو من
جزو مقصودم تو را اندر زمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۰ - بقیهٔ قصهٔ آن زاهد کوهی کی نذر کرده بود کی میوهٔ کوهی از درخت باز نکنم و درخت نفشانم و کسی را نگویم صریح و کنایت کی بیفشان آن خورم کی باد افکنده باشد از درخت
گفت آن درویش یا رب با تو من
عهد کردم زین نچینم در زمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۷ - سِرِّ طلب کردن موسی خضر را علیهماالسلام با کمال نبوت و قربت
میروم تا مجمع البحرین من
تا شوم مَصْحوبِ سلطان زمن
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۳ - مخفی بودن آن درختان از چشم خلق
چشم میمالم بههر لحظه که من
خواب میبینم خیال اندر زمن