گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۳ - مژده بردن خرگوش سوی نخچیران کی شیر در چاه فتاد

 

دست می‌زد چون رهید از دست مرگ

سبز و رقصان در هوا چون شاخ و برگ

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۶ - تفسیر ما شاء الله کان

 

در خزان آن صد هزاران شاخ و برگ

از هزیمت رفته در دریای مرگ

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود

 

می‌نماید پیش چشمت کُه بزرگ

هست اندیشه چو موش و کوه گرگ

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۰ - کشیدن موش مهار شتر را و معجب شدن موش در خود

 

تا بیامد بر لب جوی بزرگ

کاندرو گشتی زبونْ پیلِ سِتُرگ

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۰ - جستن آن درخت کی هر که میوهٔ آن درخت خورد نمیرد

 

می‌ستودندش به تسخر کای بزرگ

در فلان اقلیمِ بس هول و سترگ

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱ - باقی قصهٔ اهل سبا

 

وا نگشتند آن گروه از گرد گرگ

گرگ محنت بعد گرد آمد سترگ

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶ - رفتن خواجه و قومش به سوی ده

 

معدن دنبه نباشد دام گرگ

کی شناسد معدن آن گرگ سترگ

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۲۰ - صفت خرمی شهر اهل سبا و ناشکری ایشان

 

گشته آمن شهر و ده از دزد و گرگ

بُز نترسیدی هم از گرگ سترگ

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۶ - جواب حمزه مر خلق را

 

روی زشت تست نه رخسار مرگ

جان تو همچون درخت و مرگ برگ

مولانا
 
 
۱
۲