گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۷

 

دل چو بدید روی تو چون نظرش به جان بود

جان ز لبت چو می‌کشد خیره و لب گزان بود

تن برود به پیش دل کاین همه را چه می‌کنی

گوید دل که از مهی کز نظرت نهان بود

جز رخ دل نظر مکن جز سوی دل گذر مکن

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۴

 

رو ترش کردی مگر دی باده‌ات گیرا نبود

ساقیت بیگانه بود و آن شه زیبا نبود

یا به قاصد رو ترش کردی ز بیم چشم بد

بر کدامین یوسف از چشم بد آن غوغا نبود

چشم بد خستش ولیکن عاقبت محمود بود

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۲ - تخلیط وزیر در احکام انجیل

 

در یکی گفته میسر آن بود

که حیات ِ دل‌، غذای جان بود

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۶ - ترجیح نهادن نخچیران توکل را بر اجتهاد

 

طفل تا گیرا و تا پویا نبود

مرکبش جز گردن بابا نبود

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۵ - صفت اجنحهٔ طیور عقول الهی

 

قصهٔ طوطی جان زین سان بود

کو کسی کو محرم مرغان بود

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۶ - تعریف کردن منادیان قاضی مفلس را گرد شهر

 

هر که دور از دعوت رحمان بود

او گداچشمست اگر سلطان بود

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۳ - عذر گفتن فقیر به شیخ

 

هر که او را اشتها ده نان بود

شش خورد می‌دان که اوسط آن بود

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷ - نواختن مجنون آن سگ را کی مقیم کوی لیلی بود

 

مصطفایی کو که جسمش جان بود

تا که رحمن علم‌القرآن بود

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۷ - حکایت عاشقی دراز هجرانی بسیار امتحانی

 

هر که دور از حالت ایشان بود

پیشش آن آوازها یکسان بود

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۷ - حکایت عاشقی دراز هجرانی بسیار امتحانی

 

شحم و لحم زندگان یکسان بود

آن یکی غمگین دگر شادان بود

مولانا
 
 
۱
۲