گنجور

 
۱
۲
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » مقدمهٔ نصرالله منشی » بخش ۲۹ - عرضه داشتن ترجمهٔ نیمه‌کارهٔ کلیله و دمنه به پادشاه

 

تحفه چگونه آرم نزدیک تو سخن؟!

آب حیات تحفه کی آرد به سوی جان؟!

گل را چه گرد خیزد از ده گلاب‌زن؟ !

مه را چه ورغ بندد از صد چراغ‌دان؟!

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۱ - باب شیر و گاو

 

بهرسو یکی آب دان چون گلاب

شناور شده ماغ بر روی آب

چو زنگی که بستر ز جوشن کند

چو هندو که آیینه روشن کند

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۱۸

 

گر حسن تو بر فلک زند خرگاهی

از هر برجی جدا بتابد ماهی

ور لطف تو در زمین بیابد راهی

صد یوسف سر برآرد از هر چاهی

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۲ - شیر و خرگوش

 

سحاب گویی یاقوت ریخت برمینا

نسیم گویی شنگرف بیخت برزنگار

بخار چشم هوا و بخور روی زمین

ز چشم دایه باغ است و روی بچه خار

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۳

 

ذهن تو بیک فکرت ناگاه بداند

وهمی که نهان باشد در پرده اسرار

رای تو بیک نپرت دزدیده ببیند

ظنی که کمین دارد درخاطر غدار

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۵

 

مخالفان تو موارن بدند مار شدند

برآور از سر موران مار گشته دمار

مده زمان شان، زین بیش روزگار مبر

که اژدها شود ار روزگار یابد مار

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۴۰ - حکایت غوک و مار

 

آب روی آب زمزم و کوثر

خاک وی خاک عنبر و کافور

شکل وی ناپسوده دست صبا

شبه وی ناسپرده پای دبور

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الفحص عن امر دمنة » بخش ۸

 

آب صافی شده ست خون دلم

خون تیره شدست آب سرم

بودم آهن کنون ازو زنگم

بودم آتش کنون ازو شررم

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الفحص عن امر دمنة » بخش ۸

 

کز ضعیفی دست و تنگی جای

نیست ممکن که پیرهن بدرم

گشت لاله ز خون دیده رخم

شد بنفشه ز زخم دست برم

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الحمامة المطوقة و الجرذ والغراب والسلحفاة والظبی » بخش ۲

 

درفشان لاله در وی چون چراغی

ولیک از دود او بر جانش داغی

شقایق بر یکی پای ایستاده

چو بر شاخ زمرد جام باده

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الحمامة المطوقة و الجرذ والغراب والسلحفاة والظبی » بخش ۱۴

 

نه بذاذر بود بنرم و درشت

که برای شکم بود هم پشت

چو کم آمد براه توشه تو

ننگرد در کلاه گوشه تو

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الحمامة المطوقة و الجرذ والغراب والسلحفاة والظبی » بخش ۱۹ - به دام افتادن آهو

 

از هجر تو هر شبم فلک آن زاید

کان رنج اگر مهر کشد بر ناید

وانچ از تو بر این خسته روان می‌آید

در برق جهنده سوز آن بگزاید

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب البوم و الغراب » بخش ۳

 

نشوم خاضع عدو هرگز

ورچه بر آسمان کند مسکن

باز گنجشک را برد فرمان؟

شیر روباه را نهد گردن؟

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب البوم و الغراب » بخش ۵ - خرگوشی که ادعای رسولی ماه کرد و پیلان

 

دیو کانجا رسید سر بنهد

مرغ کانجا رسید پر بنهد

نرود جز ببدرقه گردون

از هوا و زمین او بیرون

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب البوم و الغراب » بخش ۱۳ - حکایت درودگر و زن خیانتکارش

 

صبح آمد و علامت مصقول برکشید

وز آسمان شمامه کافور بردمید

گویی که دست قرطه شعر کبود خویش

تا جایگاه ناف بعمدا فرو درید

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب البوم و الغراب » بخش ۱۳ - حکایت درودگر و زن خیانتکارش

 

در دهان دار تا بود خندان

چون گرانی کند بکن دندان

هرکجا داغ بایدت فرمود

چون تو مرهم نهی نداردسود

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب القرد و السلحفاة » بخش ۲

 

هست چون مار گَرزه دولت دهر

نرم و رنگین و اندرون پرزهر

در غرورش، توانگر و درویش

شاد همچون خیال گنج اندیش

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب القرد و السلحفاة » بخش ۷

 

به همه عمر یک خطا کردم

غم و تشویر صد خطا خوردم

به چه خدمت ز من شوی خشنود

تا من امروز گرد آن گردم؟

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب السنور و الجرذ » بخش ۳

 

بد کسی دان که دوست کم دارد

زو بتر چون گرفت بگذارد

گرچه صد بار باز کردت یار

سوی او بازگرد چون طومار

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب السنور و الجرذ » بخش ۳

 

همی داد گویی دل من گوایی

که باشد مرا از تو روزی جدایی

چنین من گمان برده بودم ولیکن

نه چونانکه یکسو نهی آشنایی

۲ بیت
نصرالله منشی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۸