باخه گفت: امروز اعتراف و انکار من یک مزاج دارد، و در دل تو از من جراحتی افتاد که به لطف چرخ و رفق دهر مرهم نپذیرد. و داغ بدکرداری و لئیم ظفری در پیشانی من چنان متمکن شد که محو آن در وهم و امکان نیاید، و غم و حسرت و پشیمانی و ندامت سود ندارد، دل بر تجرع شربت فرقت میبباید نهاد و تن اسیر ضربت هجر کرد.
به همه عمر یک خطا کردم
غم و تشویر صد خطا خوردم
به چه خدمت ز من شوی خشنود
تا من امروز گرد آن گردم؟
این فصل مقرر کردن بود و خایب و نومید بازگشتن.
اینست داستان آنکه دوستی یا مالی آرد و به نادانی و غفلت به باد دهد تا در بند پشیمانی افتد، و هرچند سر بر قفص زند مفید نباشد. و اهل رای و تجربت باید که این باب را با خرد و ممارست خود باز اندازند و به حقیقت شناسند که مکستب خود را، از دوستان و مال و جز آن، عزیز باید داشت، و از موضع تضییع و اسراف برحذر باید بود، که هرچه از دست بشد بهر تمنی باز نیاید و تلهف و ضجرت و تأسف و حیرت مفید نباشد.
ایزد تعالی کافه مومنان را سعادت هدایت و ارشاد ارزانی داراد، به منه و رحمته.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: باخه به این نکته اشاره میکند که امروز احساساتش یکسان شدهاند. او از جراحتی که در دل محبوبش به جا گذاشته، صحبت میکند و میگوید که این زخم با محبت و چرخ روزگار درمان نخواهد شد. او بار سنگین پشیمانی و غم را به دوش میکشد و اعتراف میکند که در طول عمرش فقط یک خطا کرده و به خاطر آن دچار غم و درد شده است. باخه از خود میپرسد که چگونه میتواند محبوبش را راضی کند. او همچنین یادآوری میکند که زیانهایی که به واسطه دوستی یا مال به دست آمده، نباید به سادگی از دست برود، زیرا در نهایت چنین اعمالی آدم را در حسرت و پشیمانی فرو میبرد. او بر این باور است که انسان باید در نگهداری از دوستان و اموال خود دقت کند و از هدر دادن آنها پرهیز نماید، زیرا آنچه از دست برود، دیگر باز نخواهد گشت. در پایان از خداوند میخواهد که همه مؤمنان را هدایت و رحمت عطا کند.
هوش مصنوعی: باخه گفت: امروز هم اعتراف دارم و هم انکار. در دل تو زخمی از من ایجاد شده که هیچ چیزی نمیتواند آن را ترمیم کند. آثار بدکرداری و ناپاکی من بهقدری در وجودم جا گرفته که محو شدنش امکانپذیر نیست. غم، حسرت، پشیمانی و ندامت هیچ فایدهای ندارد. باید دل را آماده کشیدن درد جدایی کرد و تن را به تحمل ضربه سخت جدایی واگذار کرد.
هوش مصنوعی: در طول عمرم تنها یک اشتباه داشتم، اما به خاطر آن اشتباه، هزاران درد و رنج را تحمل کردم.
هوش مصنوعی: من برای خوشنودی تو چه کاری از دستم برمیآید تا امروز به دور تو بچرخم و خدمت کنم؟
هوش مصنوعی: این فصل زمان تعیین و روشن کردن هدفها بود و افرادی که ناامید و شکستخورده بودند، به عقب بازمیگشتند.
هوش مصنوعی: این داستان درباره کسی است که به اشتباه و بیتوجهی دوستی یا مال خود را از دست میدهد و سپس به خاطر این اشتباه در حسرت و پشیمانی فرو میرود. هرچقدر هم که بخواهد بر روی این موضوع تمرکز کند، فایدهای نخواهد داشت. افرادی که در زندگی تجربه و تفکر دارند، باید این موضوع را با عقل و تمرین درک کنند و بفهمند که داراییهای خود، چه دوستان و چه مال، باید ارزشمند شمرده شوند. باید از اسراف و تلف کردن آنها پرهیز کرد، زیرا هرچه از دست برود، دیگر به آسانی بازنمیگردد و حسرت، اندوه و گیجی در این شرایط بیفایده خواهد بود.
هوش مصنوعی: خداوند متعال به تمامی مؤمنان توفیق هدایت و راهنمایی عطا کند، به رحمت و لطف خود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.