فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۵
که دارد بدین کار ما را وفا
که آرد ز سختی مر او را رها
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۵
کنون بخت بد کردش از من جدا
بماندم چنین در جهان مبتلا
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۶
چنانچون بباید بسازی نوا
مگر بیژن از بند یابد رها
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۷
بدان را ز نیکان تو کردی جدا
تو داری بافسون و بند اژدها
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۸
اگر بیژن از بند یابد رها
بفرمان دادار گیهان خدا
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۸
که گرگین نبیند ز من جز بلا
مگر بیژن از بند یابد رها
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۸
که گر بر خرد چیره گردد هوا
نیابد ز چنگ هوا کس رها
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۹
که رو شاد و ایمن بشهر اندرا
کنون نزد خویشت بسازیم جا
فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۰
مرا گفت چون تیره گردد هوا
شب از چنگ خورشید یابد رها
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۰
فرو برد و کردش سر از تن جدا
فگندش به سان یکی اژدها
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۳
گر او بر خرد برگزیند هوا
به کوشش نروید ز خارا گیا
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲
که بر شهر کابل بد او پادشا
جهاندار و بیدار و فرمان روا
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲
نبودی به هر پادشاهی روا
نشستن مگر بر در پادشا
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲
که بر شهر داور بد او پادشا
جهانگیر و فرزانه و پارسا
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴
چو دستور باشد مرا پادشا
از ایشان نمانم یکی پارسا
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۷
مرا خواستی کس نبودی روا
که پیشت فرستادمی ناسزا
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۱
که ای برتر از دانش پارسا
جهاندار و بر هر کسی پادشا