گنجور

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۳۵ - امام شافعی گفت عمری گرد صوفیه گردیدم از ایشان دو سخن پسندیده شنیدم. یکی آنکه الوقت سیف قاطع و دیگر آنکه ان من العصمة ان لا تقدر

 

شاه دین شافعی مطلبی

گفت عمری پی خدا طلبی

کرده ام طوف گرد درویشان

نکته ای دو شنیده ام زیشان

هر دو پاکیزه و پسندیده

[...]

۲۳ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۷۵ - در بیان آنکه نشئه ملکیه ادراک این معنی نمی کرد و لهذا زبان طعن بر آدم علیه السلام گشادند و بر وی به فساد و سفلک گواهی دادند

 

بود بیرون ز نشئه املاک

که کنند این دقیقه را ادراک

لاجرم گاه خلقت آدم

می زدند از غرور و دعوی دم

کای خدا با مسبحیم تو را

[...]

۲۳ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۶۲ - در بیان آنکه چون کسی را با حضرت رسالت صلی الله علیه و سلم نسبت دینی درست نباشد دعوی نسبت طینی سودی ندارد

 

پادشاهانه مجلسی می ساخت

نرد صحبت به هر کسی می باخت

برد روزی ز ذوق راهروی

ره بدان جمع سیدی علوی

شوکت و جاه شیخ را چو بدید

[...]

۲۳ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۴۲ - حکایت مجنون

 

عشق مجنون بدین مقام رسید

از تک و پوی و گفت و گوی رهید

داد با خود ترانه ای نو ساز

عشقبازی به عشق کرد آغاز

آستین زد به هر نو و کهنی

[...]

۲۳ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۴۸ - قصه عاشق شدن کنیزک خلیفه بغداد بر غلام وی و از استیلای عشق وی خود را در دجله انداختن

 

نوبهاران خلیفه بغداد

بزم عشرت به طرف دجله نهاد

داشت در پرده شاهدی نوخیز

در ترنم ز پسته شکر ریز

چون گرفتی چو زهره در بر چنگ

[...]

۲۳ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۵ - عزیمت کردن معتمر و عیینه به جانب مسجد احزاب در طلب ریا

 

خسرو صبح چون علم بر زد

لشکر شام را به هم بر زد

هر دو کردند ازان حرم به شتاب

چاره جو رو به مسجد احزاب

تا به پیشین قدم بیفشردند

[...]

۲۳ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۱۶ - حکایت هرمز بن کسری و منادی فرمودن وی سپاه را که به کشت کس درمیایید و بریدن گوش آن کس که آن منادی را گوش نکرد

 

پور کسری که داشت هرمز نام

دل به عدلش گرفته بود آرام

چون برون آمدی ز شهر سپاه

این منادی زدی به هر سر راه

که عناون در کف هوس منهید

[...]

۲۳ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۳۳ - گفتار در بیان آنکه پادشاهان را از دو کس گریز نیست عالمی که کار دین وی سازد و وزیری که کار دنیای وی پردازد

 

شاه را چاره نیست از دو نفر

تا زید در جهان به دولت و فر

آن یکی کار دین او سازد

وین دگر کار ملک پردازد

اول از ذکر آن کنم آغاز

[...]

۲۳ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۴۵ - معالجه کردن ابوعلی سینا آن صاحب ماخولیا را که طبیبان از معالجه وی عاجز مانده بودند

 

بود در عهد بوعلی سینا

آن به کنه اصول طب بینا

ز آل بویه یکی ستوده خصال

شد ز ماخولیا پریشان حال

بانگ می زد که کم بود در ده

[...]

۲۳ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سبحة‌الابرار » بخش ۷۳ - عقد بیست و دوم در قرب که عبارت است از استغراق وجود سالک در عین جمع به غیبت از همه چیز تا غایتی که از صفت قرب نیز

 

ای زده در صف دوران دم قرب

ره فراوان ز تو تا عالم قرب

روز قرب آمد و دوری شب تار

روز چون نیست به شب گیر قرار

دور ازین روز شب تاریکی

[...]

۲۳ بیت
جامی
 

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۵۴ - داستان وصیت کردن اسکندر که دستش را بعد از وفات از تابوت بیرون گذارند تا تهیدستی وی بر همه کس ظاهر شود

 

خوش آن کس که کارش نکویی بود

به نیک و بدش نیکخویی بود

چه در وقت مردن چه در زندگی

رود روزگارش به فرخندگی

سکندر چو نامه به مادر نوشت

[...]

۲۳ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قصاید » شمارهٔ ۲

 

ماییم که چون لاله صحرای مدینه

داریم به دل داغ تمنای مدینه

سودای بهشت از سر دانا برود لیک

ممکن نبود رفتن سودای مدینه

هرگز به تماشای بهشتت نکشد دل

[...]

۲۳ بیت
جامی