ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱ - راجع بعباس نام
عباسی ما رواج شاهی دارد
در کشور حسن کج کلاهی دارد
این در خزانه حصاری را بین
در حوض بلور خرد ماهی دارد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۲ - در هجو استاد محمد دلاک
استاد محمد آنکه دلاک بود
همچون دم تیغ خویش ناپاک بود
مقراض اجل تسمه عمرش ببرد
وزنشتر من زخم دلش چاک بود
باید نگریست تیغ همچون نیشش
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۳ - در هجو استاد رضای نجار
از تیشه هجو جان او بتراشم
وز رنده فحش جلد او بخراشم
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۳ - در هجو استاد رضای نجار
چون سر بتهی زن سریاری گیرد
اسب تو عنان ز هر سواری گیرد
تیغ تو بدست خصم خصم تو شود
آن کیست کزین سه اعتباری گیرد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۳ - در هجو استاد رضای نجار
استاد رضا چو برد بر بازی دست
طوفان بلا تخته عمرش بشکست
در ششد رغم بطاس ار مهره فتاد
واندر در خانه اش دو با یک به نشست
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۴ - در هجو میرزا بابا طبیب خلخالی
طبیبی ز خلخال آمد به ری
کمر بسته و زرد رخ همچو نی
سر و پوز او همچو بوزینه بود
زنخدانش آویزه سینه بود
به شخصه رخش همچو صفرای من
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۵ - قصیده
بسی جستم نشان از اسم اعظم
که بد نقش نگین خاتم جم
همه اقطار عالم سیر کردم
مگر جویم نشان ازن نقش خاتم
بزرگی گفت چون آدم بمینو
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۶
ما می و کو کنار را کرده فدای یک نظر
بی کمک پیاده ای یا مددسواره ای
گر نظر علی بمن درفکند نظاره ای
از پس مرگ بخشدم زندگی دوباره ای
پیرو دلیل عاشقان آنکه ز نور معرفت
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۷
تاریک شد جهان ز ملال نظرعلی
دریا گریست خون ز خیال نظرعلی
ابر آورد قطیفه ز نهار در کنار
گوید منم حال نظرعلی
مرغ آورد بدیعه شوریده آشکار
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۸
سی چهل سال از این پیش و یا برتر از این
مادرم بود به گیتی نه چو مادرتر از این
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۹
فروزنده تخت و دیهیم و گاه
بتن یادگار منوچهر شاه
بیفزود بر بندگانش امید
در علم را پادشه شد کلید
بسی سال گردون گردنده گشت
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۰
من این نامه را نیک آراستم
کم و کاستش را به پیراستم
که از بینوا مؤبد عبدالعلی
بماناد تا حشر نامی جلی
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۱
باری اندر دین چو من حیران شدم
درهمه راه و رهی پویان شدم
اهل حق را بود پیرو مرشدی
با نشان و خوب و پاک از هر بدی
نام او شیخ نظر پیش از علی
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۲ - راز تیموری
بشنو ای فرزند تا ازین دفتر
خانمت از بر راز تیموری
یک گروهی را بینم اندر سر
جقه عدل است تاج منصوری
حرفشان باشد سکه اندر زر
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۳ - خبر دادن تیمور از انقلاب روس
سال سی و شش نهد شاه آزادی برخش
می دهد سالار قدرت هر کسی را بهر و بخش
راست می بینم که آشوبی بود در سی و دو
حق همی داند که من آنروز شادم یا که تو
لشکر روس است سرگردان و مغلوب و زبون
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۴ - راز تیموری
یک آشوب عظیمی اندرین گیتی به دست آید
ز سوزش خاک در شیون ز دودش مصر مست آید
چو دود از مصر برخیزد بخشک و تر درآمیزد
بملک روم یعنی در زمین خور نشست آید
چنان بارد بسر هر تازه چرخی راز چرخ آتش
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۵ - آیین نصیری
ابتدا هست یار و آخر نیز
حکم خاوندگار حی عزیز
آنچه بنوشته اندرین ورق است
شرط و اصل شدن باهل حق است
اهل حق را درین دوازده ماه
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۶ - آیین غسل جنابت
از جنابت چو دامنت آلود
بایدت در زمان غسل سرود
که کنم غسل غسل از پی یار
حق بکار است و پاک شد مردار
ابتدا هست یار و آخر یار
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۷ - آیین غسل و روزه حقیقت سه روزه
غسل روزه حقیقت این است
راه دین و طریقت این است
که بگوئی زصدق دل یکبار
جستم از پیر خرقه این اسرار
دیدن یار و ساغر ابرار
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۸ - در زیارت خفتگان بستر خاک
چون گذارت فتد بگورستان
بر مزار گذشتگان بر خوان
که سلام علیکم ای احباب
ای اسیران خاک و رفته بخواب
ای به صد آرزو غنوده بخاک
[...]