باری اندر دین چو من حیران شدم
درهمه راه و رهی پویان شدم
اهل حق را بود پیرو مرشدی
با نشان و خوب و پاک از هر بدی
نام او شیخ نظر پیش از علی
با کرامت بود و هم بینا دلی
داده از آینده و اکنون خبر
بود در دست و زبان او اثر
خواند بهتر گفته ها از دیگران
مرشدان و اهل حق را رهبران
آگهی از این زمانها داده اند
راست آمد گفته شان بی چون و چند
پیش از این تا چهارصد سال و فزون
بوده اند از دادگر حال و کنون
هر یک اینان با همه بینادلی
بوده اند از جان پرستار علی
چشم و مغز و دل چو بینا ساختند
گوهر پاک علی بشناختند
گفت اینان که همی باشد خدا
میر قادر، اوست حاضر هر کجا
پس پذیرفتم ز نو اسلام را
نزد اهل حق سپردم نام را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.