قاسم انوار » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱
مقتدای ملک امام بشر
شاه انصاریان دین پرور
هم خداخوان و هم خدادان بود
شاه دین،نور چشم اعیان بود
آنکه دیوان ورای کیوان داشت
[...]
قاسم انوار » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲
روضة المذنبین احمد جام
آن نهنگ محیط بحر آشام
آسمانست پر مه و پروین
بوستانیست پر گل و نسرین
رحمت ایزدی بجانش باد
[...]
قاسم انوار » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳
گاه با خود نشسته ام ز بدی
گاه برخاسته ز فکر خودی
من درویش زار بی دل و یار
مدتی در هوای آن دلدار
بوده ام گه ز خاست،گه ز نشست
[...]
قاسم انوار » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴
نقطه سه باشد ای گزین آرا
چون شنیدی بگوی : سلمنا
اسودیه بیاضییست یقین
سیه تن احمدیه را می بین
قاسم انوار » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵
یک تسو و دو تسو و سه تسو
چند باشد کم تسو؟ تو باز گو
یک تسو باشد، ولی، ای خواجهتاش
هرچه خواهی باش، با ما بد مباش
قاسم انوار » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶
کسانی که در عشق پروردهاند
در آیت درایت طلب کردهاند
تو واقف نهای، این حکایت مگوی
به چوگان عرفان توان برد گوی
عزیزان،که راهی به حق بردهاند
[...]
قاسم انوار » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷
خری از پایگاهی کرد فریاد
که دوران سلوک حق برافتاد
ز مردان خدا کس در جهان نیست
وگر بودند باری این زمان نیست
حدیث او خلاف عقل و دینست
[...]
قاسم انوار » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - بیان واقعه دیدن امیر تیمور
چون وصلت قاسم بخدا بی شکیست
آنجاکه منم غمزه وغم هردو یکیست
قاسم انوار » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - بیان واقعه دیدن امیر تیمور
الا،ای شاهباز ملک لاهوت
مقید مانده ای در دام ناسوت
چو در ملک دو عالم پادشایی
چرا از نقد معنی بی نوایی؟
کنون بشنو ز جبار جهاندار
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۱ - تمهید
ای برتر از آنکه عقل دراک
در راه تو دم زند ز ادراک
هر کس که بکوی وحدت آمد
قسمش همه درد و حیرت آمد
کس را بتو هیچ دسترس نیست
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۲ - فی نظم انیس العارفین
یا مغیث المذنبین معطی السؤال
یاانیس العارفین،یا ذوالجلال
ای ز عشقت هر دلی را مشکلی
وی ز شوقت در جنون هر عاقلی
در تمنای تو دل سودازده
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۳ - فی نعت سیدالمرسلین،صلوات الله و سلامه علیه
صدر عالم،آفتاب شرع ودین
صفوت آدم،نبی المرسلین
در دریای نبوت جان او
«لی مع الله »آیتی در شأن او
روح پاکش معدن صدق وصفا
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۴ - فی الندامة و التأسف وفیه معارف کثیرا
ای دریغا! عمر من بر باد شد
بر من از غفلت بسی بیدادشد
قدر نقد عمر را نشناختم
حسرتا!کین نقد را در باختم
داد غفلت روزگارم را بباد
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۵ - فی النصیحه
«زمرة العشاق،قد قرب الوصال »
«زبدة العشاق،لاتمشوا،تعال »
«ایها الاحباب،قوموا،لاینام »
«اشربوا من کأسه سرب المدام »
تا بکی از خویشتن غافل؟دریغ!
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۶ - الحکایه فی حقیقة النفس
بود زنگی زاده ای، بی دین و داد
غول غفلت داده عمرش را بباد
داشت در خم چند من دوشاب درد
از قضا موشی در آن افتاد و مرد
موش را بگرفت و بیرون کرد زود
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۷ - فی سبب انشاء الکتاب
بنده را در عنفوان، دور از دیار
درد غربت جمع شد با درد یار
سال عمرم بیست، یا خود بیش و کم
نور عرفان دردلم می زد علم
داشتم در کلبه احزان خویش
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۸ - فی معرفة، ماهیة النفس
مرحبا!ای سایل شیرین سؤال
در بیان نفس خود بشنو مقال
صانعی،کو انس و جان راآفرید
عقل ونفس وقلب وجان راپرورید
دادانسان را کمال از چار چیز
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۹ - فی صفة الاماره
هر دلی کو پیرو اماره شد
از بلاد معرفت آواره شد
آتش اماره هرجا بر فروخت
خرمن جانر از خشک وتر،بسوخت
گرچه نتوان گفتن اوصافش تمام
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۱۰ - فی معرفة العجب و الکبر و الحرص
یک صفت عجب آمد این اماره را
بوالعجب عفریت مردم خواره را
عجب چبود؟آنکه نفس شوم کید
خویشتن فایق نهد بر عمر و زید
وز خود اندر خویشتن دارد نظر
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۱۱ - فی صفة الریا
هر کرا قصد حریم کبریاست
دشمنش در راه دین کبر و ریاست
گربه باشد هرکه دارد این صفت
سگ به ازوی،پیش اهل معرفت
حب دنیا مظهر وصف ریاست
[...]