گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۰
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۱ - باز آمدن بیژن از گرگ گویا و شرح گفتن از برای فرامرز نامدار

 

بیامد به سوی بیابان چو گرد

در آن گه که شد برفلک شید زرد

خرامان به سوی بیابان رسید

زدیده همین دیدبانش بدید

که آمد گرانمایه گرگ سوز

[...]

۱۶ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۲ - آمدن فرامرز در غار و دیدن گنج نوش زاد بن جمشید و سرگذشت آن

 

در آن گه که برشد خروش خروس

برآمد یکی چهره سندروس

به شادی فرامرز یل شد سوار

به پیش اندرون بیژن نامدار

درآمد در آن غار تار ارجمند

[...]

۲۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۳ - خواندن نصیحت نامه نوش زاد بن جمشید

 

یکی لوح زرین به بالین اوی

نوشته یکی نامه کای جنگجوی

چو من بس فراخست و لشکرپناه

جهان پر زر و سیم در سنگ گاه

تو باری فروزان میان گوان

[...]

۴۵ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۴ - رفتن فرامرز رستم به جنگ مار جوشا و کشته شدن مار به دست فرامرز

 

چو یک چند بد با می و رود وجام

از آن مار جوشا گرفتند نام

به نوشاد گفت ای شه نیکنام

کجا باشد آن اژدها را کنام

بدو گفت کای پهلوان دلیر

[...]

۸۰ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۵ - رفتن فرامرز و ایرانیان به جنگ کرگدن و کشته شدن کرگدن به دست فرامرز

 

چو یک هفته مستان شدند انجمن

جهان پهلوان گفت زان کرگدن

به نوشاد گفت ای شه بافرین

کجا باشد آن کرگدن در زمین

بدوگفت ز ایدر به فرسنگ بیست

[...]

۷۴ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۶ - این سخن چند،مصنف در باب خود و نیرنگ روزگار گوید

 

زجور زمانه دلم گشت سیر

در این صبر واین کوره اردشیر

چنان دان که در یوم پیروز یاد

که بردوستان جمله فیروز باد

چه کهتر چه مهتر هر آن کس که هست

[...]

۱۷ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۷ - گفتار اندر نامه نوشتن فرامرز برکید هندی(و) رفتن گستهم در هند

 

چو بشنید از من جهان پهلوان

به گل زد گلابی زنرگس روان

بدادش بسی خواسته دلپذیر

به نزدیک خود خواند گویا دبیر

به گفتار من سوی آن شهریار

[...]

۱۷۲ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۸ - جنگ فرامرز با گلنگوی (و) گرفتار شدن به دست فرامرز در صف جنگ

 

فرامرز گفت این نبرد منست

دلیری چنین نیز خورد منست

ببینم که چون برخروشد همی

چو پیل دمنده بجوشد همی

چو باد اندر آمد به میدان اوی

[...]

۲۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۹ - رزم فرامرز با اروند شاه و گرفتار شدن اروند شاه به دست فرامرز

 

یکی نیزه در مشت گرشاسبی

خدنگی به پیکان تهماسبی

بدو شست پیوست و چپ راست کرد

همان راست خم شد زیروی مرد

بزد تیر بر سینه اسب شیر

[...]

۱۹ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۰ - نبرد فرامرز با طهمور(و) گرفتار شدن طهمور به دست فرامرز در صف جنگ

 

فرامرز را گفت کای نامدار

کجا مرد هند از تو گیرد فرار

سزد گر کنون پا به میدانی نهی

که چون می نهی پا به زندان نهی

فرامرز یل سوی آویز شد

[...]

۱۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۱ - جنگ گردن کید و همه هندیان با فرامرز و ایرانیان و گریختن کید و لشکراو

 

چو دریا به موج اندر آمد سپاه

شد از میمنه بیژن نیک خواه

سپه را بفرمود یکسر روید

همه از میان تیغ هندی کشید

چو دریا به قلب اندر آمد سپاه

[...]

۸۹ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۲ - گفتگو کردن فرامرز با گردان ایران (و) پا سخ دادن نوشاد

 

کنون گفته زاد سروست بیش

که باد آفرینش زاندازه بیش

که روزی فرامرز با انجمن

نشسته چو گل در بساط چمن

دلیران یکایک همی تاختند

[...]

۵۷ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۳ - رسیدن فرامرز به شهر نیک نور و جنگ کردن فرامرز با نوشدار و گرفتار شدن نوشدار به دست فرامرز

 

به روز نخستین مه فرودین

فرامرز پیمود هندو زمین

به ره بر نیاسود مرد و ستور

همی‌شد دوان تا در نیک‌نور

چو آمد خبر زان سوی نوشدار

[...]

۱۱۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۴ - جنگ کردن فرامرز با سنورگرگ و کشتن فرامرز، سنور گرگ

 

برون رفت زان پس به جنگ سنور

نمودند آن جای او را ز دور

خود و بیژن گیو با گستهم

برفتند گرگین میلاد هم

بدان تیغ بالا سپاه انجمن

[...]

۲۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۵ - سؤال کردن فرامرز از پیر برهمن

 

چو دیدش فرامرز کان فره مند

سخن گفت زین گونه با وی بلند

به پاسخ بدو گفت دانای راز

که درتن نباشد جهان دراز

بدو گفت کای پیر آموزگار

[...]

۱۹ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۶ - جواب دادن پیر برهمن، فرامرز را

 

بدو پاسخ آورد پس هوشمند

خرد خوانم آن دار شاخ بلند

کجا شاخ آن مهتر از گنبد است

هر آن کو بدان بر شود موبد است

ورا برگ پیرایه ای بر سخن

[...]

۱۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۷ - سؤال کردن فرامرز از پیر برهمن

 

دگر گفت کای بحر دانشوری

تو فرهنگیان را یکایک سری

درختی شنیدم همه برشده

زاشیا یکایک فراتر شده

ندانم چه باشد بدان سان بلند

[...]

۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۸ - جواب دادن پیر برهمن فرامرز را

 

بدو گفت دانای هندوستان

که ای شمع جمع همه سیستان

درختی که فوق ثریا بود

زهر چیز برتر به بالا بود

نباشد بجز همت ای هوشمند

[...]

۶ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۹ - سؤال کردن فرامرز،پیر برهمن را

 

دگر گفت کای پیر با آفرین

به همت جهان کرده زیر نگین

ز میدان و وادی و بستان و کاخ

چه باشد کزین پیش باشد فراخ

بزرگ و فراخی گر هیچ چیز

[...]

۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۰ - جواب دادن برهمن

 

به پاسخ بدو گفت پیر گزین

که آرام در زیر تیغت زمین

به گیتی فراتر ز عدل کیان

ندانم به عالم چه بندد میان

فراخی به کیهان بود داد کی

[...]

۶ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۰
 
تعداد کل نتایج: ۱۹۲