گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند در نعت حضرت رسالت و ایمه اثنا عشر

 

کس عزیز من نشد واقف بر اسرار خدا

یوسف مصری بود حیران بازار خدا

نور خورشیدی از شراری بنگری گر واقفی

زانکه از هر ذره تابان است انوار خدا

بگذر از رنگ یقین و چون صبا بیرنگ شو

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند در مدح امام زاده واجب التعظیم

 

صاحبدلان که بندگی مقبلی کنند

در یوزه کرم ز توانگر دلی کنند

رو سوی مستی از سر هشیاری آورند

دیوانگی ز سلسله عاقلی کنند

از عین مردمی سگ کوی وفا شوند

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۳ - ترکیب بند در مدح امامزاده واجب التعظیم احمد بن موسی الکاظم

 

دلا، جهان نه سرای بقاست تا دانی

مقام محنت و حسرت سر است تا دانی

اگر چه شاهد دنیاست لفریب بسی

نه مرد مهر و حریف وفاست تا دانی

به گنج حسن مبینش که خاک بر سر اوست

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۴ - ترکیب بند در مرثیه افضل الدین میرک گوید

 

آنان که ره بمنزل مقصود برده اند

روزیکه زاده اند همانروز مرده اند

چون نقش تن ز خانه هستی ستردنی است

ایشان بدست خود رقم خود سترده اند

خوش وقت عارفان که نمیرند همچو خضر

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۵ - ترکیب بند در مرثیه ظفر الاسلام صاعدی گوید

 

آه این چه فتنه بود که چرخ بلند کرد

وای این چه دود بود که جان دردمند کرد

باد اجل فکند صنوبر قدم بخاک

آزرده صد هزار دل مستمند کرد

گنجی که زیر پا نپسندید فرق عرش

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۶ - ترجیع بند

 

ای دهان و لبت ز جان خوشتر

دهن از لب، لب از دهان خوشتر

گر زبانم بری چو شمع خوشم

عاشق مست بی زبان خوشتر

بخیالت نهفته بازم عشق

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۷ - مخمس

 

پری بحسن رخ گلعذار ما نرسد

ملک بخلق خوش غمگسار ما نرسد

وفای کس بوفای نگار ما نرسد

بحسن و خلق و وفا کس بیار ما نرسد

تو را در این سخن انکار کار ما نرسد

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۸ - مخمس

 

ز دست ناله سگ او بقصد جان من است

یقین که ناله من دشمن نهان من است

معاشران همه رادست بر دهان من است

زبسکه گوش جهانی پر از فغان من است

بشهر بر سر هوی کوی داستان من است

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۹ - مخمس

 

این همه خشم تو ای عاشقکش بی باک چیست

دل ز خشمت خاک شد این زهر بی تریاک چیست

جر دل غیر از نگاه دیده بی باک چیست

دیده را گر با تو کار افتاد دل غمناک چیست

مرغ عاشق میشود پیراهن گل چاک چیست

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۱۰ - مستزاد

 

چون شاخ گل آنروز که در خانه زینی

آشوب جهانی

و امروز که چون سرو سهی بزم نشینی

آشوب نشانی

گه با من دلسوخته شیرین تری از شهد

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۱۱ - رباعی مستزاد

 

این مغبچگان به ما ملامت چه کنند

بی جرم و خطا

ما را به در از کوی سلامت چه کنند

از راه جفا

امروز اگر کشند ما را بستم

[...]

اهلی شیرازی