ز دست ناله سگ او بقصد جان من است
یقین که ناله من دشمن نهان من است
معاشران همه رادست بر دهان من است
زبسکه گوش جهانی پر از فغان من است
بشهر بر سر هوی کوی داستان من است
مرا فراق تو تا کی بداغ می سوزد
که دل بحسرت یکدم فراغ می سوزد
زدود دل همه روزم دماغ می سوزد
درون من همه شب چون چراغ می سوزد
مگر فتیله او مغز استخوان من است
چو جان من نشود جز بمرگ من دلشاد
مرا خلاص ز مردن کسی نخواهد داد
مگر ز روی وفا دوستان پاک نهاد
دعای عمر کنندم ولی قبول مباد
مرا چو زنده نمیخواهد آنکه جان من است
بتی که جز غم او مایه طرب نبود
دلم نمیدهد و گفتن ام ادب نبود
کنون که دل شد و جان نیز بی تعب نبود
به بیدلی اگرم جان رود عجب نبود
چو دل نمیدهدم آنکه دلستان من است
اگر چه نیست ز عشقت به نیک و بد ترسم
ولی ز هجر تو ایشوخ سر و قد ترسم
تو دوری از من از هلاک خود ترسم
میان جان و تنم دوری او فتد ترسم
ز دورییی که میان تو و میان من است
تو آفتابی و سر تا قدم ز نور خدا
ز شمع روی تو روشن شدی خجسته سزا
که بیتو زنده بود ای حیات روح فزا
تو در درون دل از جان خسته تنگ میا
که یک دو روز درین خانه میهمان من است
مرا که بخت چو اهلی نداده طالع نیک
اگر بپای تو ریزم درو گهر چون ریگ
وگر ز شوق تو دل جوش میزند چو شمع
تو زان من نشوی نیست بخت اینم لیک
همین بس است که گویی که خسرو آن من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل از درد و رنج فراق محبوب سخن میگوید. او به نالههای سگ و فغان خود اشاره میکند که نشاندهنده عمق تنهایی و غمش است. دل او به خاطر دوری محبوب میسوزد و این حسرت هر لحظه او را میسوزاند. شاعر بیان میکند که حتی زنده بودنش نیز به اشتباه است، چرا که محبوبش از او دور است و او را در این حالت تنها گذاشته است.
او همچنین به این نکته اشاره میکند که اگرچه زندگی نمیخواهد، اما دوستیها و وفاداریهای پاک برخی افراد ممکن است به او امیدی بدهد. شاعر حس میکند که دلش به خاطر عشق و هجران محبوب بیتاب است و میترسد از دوری که بین آن دو وجود دارد.
در نهایت، شاعر مانند شمعی میسوزد و همه چیز را فدای عشق محبوب میکرد، و تنها امیدش این است که نام محبوبش بر زبانش جاری باشد؛ چرا که او را به درستی به عنوان عاشق بیقراری معرفی میکند.
هوش مصنوعی: صدای نالهی سگ او به خاطر جان من است و به یقین میدانم که نالهی من هم نشاندهندهی دشمنی پنهان درون من است.
هوش مصنوعی: دوستان و آشنایان همه، به خاطر فریادهای من، زبانشان را بر دهانم گذاشتهاند؛ زیرا که صدای نالهام در گوش تمام جهان طنینانداز شده است.
هوش مصنوعی: در شهر، بر سر هوی و حال، داستان من و خاطراتم جریان دارد.
هوش مصنوعی: من نمیدانم تا کی دل من از دوری تو میسوزد، زیرا این درد فراق آنقدر عمیق است که همیشه حسرت دو لحظه آرامش را در دل دارم.
هوش مصنوعی: دل من در طول روز آرام و شاداب نیست و به شدت تحت فشار و دلتنگی به سر میبرد. اما در شب، به مانند چراغی که دائماً روشن است، درونم در آتش سوز و اشتیاق میسوزد.
هوش مصنوعی: آیا او برای من به اندازهای مهم است که انگار جزئی از وجود من است؟
هوش مصنوعی: وقتی که جان من نمیتواند به غیر از مرگ من شاد باشد، هیچکس نمیتواند مرا از مردن نجات دهد.
هوش مصنوعی: گویا دوستان وفادار فقط برای من آرزوی عمر طولانی میکنند، اما من نمیخواهم که این آرزو به حقیقت بپیوندد.
هوش مصنوعی: آنکس که جان من است، حالا که زندهام، مرا نمیخواهد.
هوش مصنوعی: دلی که تنها به یاد او خوش نمیشود و غم او را به همراه دارد، نمیتواند بیتوجهی کند و گفتن این موضوع در شان من نیست.
هوش مصنوعی: اکنون که دل و جان هر دو آرام و بیاجازهاند، اگر به خاطر بیدلی جانم برود، تعجبی ندارد.
هوش مصنوعی: وقتی که دل را به کسی نمیسپارم، او همان کسی است که محبوب من است.
هوش مصنوعی: اگرچه از عشق تو به خوب و بد نمیترسم، اما از جدایی و دوری تو به شدت نگرانم.
هوش مصنوعی: من از این میترسم که دوری تو باعث هلاکم شود. نگرانم که فاصله بین جان و تنم باعث جداییام از تو شود.
هوش مصنوعی: به خاطر فاصلهای که بین من و تو وجود دارد، احساس دوری میکنم.
هوش مصنوعی: تو همچون خورشیدی، و تمام وجودت پر از نور الهی است. روشنایی وجود تو، باعث روشن شدن شمعها شده و این خود نشانهای از خوشبختی و شایستگی توست.
هوش مصنوعی: ای حیات روح افزا، وقتی که تو در دل زندهای، به جان خستهام نزدیک مشو.
هوش مصنوعی: یک یا دو روز اینجا مهمان من است.
هوش مصنوعی: سرنوشت من مانند اهلی خوش نیست و بخت خوبی نصیبم نشده است. اما اگر برای تو این زحمت را بکشم، مانند ریگ، ارزش و زیباییای که برایم دارد، بیشمار خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر دل من به شوق تو به تپش افتد مانند شمعی که شعله میزند، از این رو نمیتوانی به من بیاعتنا باشی. این وضعیت نشان میدهد که بخت این چنین نیست.
هوش مصنوعی: فقط همین کافی است که احساس میکنم خسرو برای من است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.