شمیم باغ بهشتست یا نسیم عراق
که گشت زنده ز انفاس او دل مشتاق
برون ز خامه که او هم زبان بود ما را
که دستگیر تواند شد از سر اشفاق
ترا بقتل احبّا مؤاخذت نکنند
مگر بخون شهیدان ضرب تیغ فراق
در آن زمان که بود قالبم عظام رمیم
کنند نفحه ی عشقت ز خاکم استنشاق
بتلخی ارچه بشد خسرو از جهان او را
حلاوت لب شیرین نمی رود ز مذاق
تو آفتاب بلندی ولی برون ز زوال
تو ماه مهر فروزی ولی بری ز محاق
دلم ز بهر چه با طره تو بندد عهد
که هندو است و بیک موی بکشند میثاق
کسی که سرور جادوگران بود پیوست
بود چو ابروی شوخت بچشم بندی طاق
ترا که این همه قول مخالفست رواست
که یاد می نکنی هیچ نوبت از عشاق
نوازشی بکن از اصفهان که گشت روان
از آب دیده ما زنده رود سوی عراق
کمال رتبت خواجو همین قدر کافیست
که هست بنده ئی از بندگان بواسحق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای یافته اسلام به اقبال تو رونق
اعدای تو بر باطل و احباب تو بر حق
سعد فلک و مَحمِدَتِ خلق زمین است
از کنیت تو مُنشعِب از نام تو مُشتق
آنی تو که هر چند بجویند نیابند
[...]
بنشست بجای پدر آن خواجه مطلق
و او از برآمد زفلک قد رجع الحق
آراسته شد صدر بصد حشمت و تمکین
وافروخته شد شرع بصد زینت و رونق
ای باهمه دلها چو روان گشته موافق
[...]
گر نسبت خرقه نبرد شیخ به صادق
نی شیخ بود زرق فروشیست منافق
و نیز به نسبت ببرد دلق مرقع
سودش نبود گر نبود عاشق صادق
بر خرقه ی تسلیم زن از سوزن اخلاص
[...]
لعل لب دلدار شرابیست فرحبخش
در میکده عشق
تا چند مخالف زنی ای مطرب خوشگوی
در پرده ی عشّاق
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.