غرّهٔ ماه مبارک بین که غرّا کردهاند
طرّهٔ زلف بتم از نو مطرا کردهاند
طاق ابرویش نگر شکل هلالی بستهاند
آفتابی در خیال ماه پیدا کردهاند
نور چشم مردم است از دیده مردم نهان
زان سبب انگشت نمای پیر و برنا کردهاند
نقش میبندد خیالش هرچه آید در نظر
این نظر بنگر که با این چشم بینا کردهاند
جام می در دور میبینم که میگردد مدام
جاودان بزمی چنین ما را مهیا کردهاند
صورت موجی که در دریای معنیٰ دیدهاند
عارفان تشبیه آن بر صورت ما کردهاند
از برای نعمت الله مجلسی آراستند
آنگهی آن را برای خود هویدا کردهاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای ماه مبارک رمضان و معشوق خود میپردازد. او با اشاره به زلف معشوق و ابرویش، آنها را به زیبایی و نور خورشید تشبیه میکند. همچنین، شاعر از اثرات عشق و نگاه عارفانه میگوید و به طور کلی فضایی سرشار از شادی و نعمت ایجاد میکند. در انتها، اشارهای به فضیلت مجالس و شادی در آنها دارد. شعر نشاندهنده حس زیباییشناسی و عرفانی شاعر است که به دقت و لطافت بیان شده است.
هوش مصنوعی: به تماشای ماه مبارک بنشین که همچون زلف معشوقی زیبا و جذاب درخشش و زیبایی خاصی دارد و این زیبایی دوباره به نمایش گذاشته شده است.
هوش مصنوعی: شکل ابروی او را مانند هلال قمر طراحی کردهاند و در تصور خود، چهرهای آفتابی و دلپذیر را در کنار ماه میبینند.
هوش مصنوعی: روشنی و زیبایی دلهای مردم از دید آنها پنهان است، به همین خاطر است که هم جوانان و هم پیران به سمت آن اشاره میکنند و به نوعی آن را نشان میدهند.
هوش مصنوعی: تصور او هر چیزی را که در ذهن میسازد، به تصویر میکشد. اکنون با دقت بنگر که این دید و بصیرت، از کجا به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: در دور دست، جامی پر از شراب را میبینم که همواره در حال چرخش است و چنین میبینی که ما را برای تجربهی همیشگی لذت و شادی آماده کردهاند.
هوش مصنوعی: عارفان چون به عمق معانی مینگرند، موجهایی از احساس و تجربه را درون خود میبینند و این حالت را به شکل ظاهری ما تشبیه کردهاند.
هوش مصنوعی: برای برگزاری یک مجلس از نعمتهای خداوند استفاده کردند و سپس آن را برای خود به نمایش گذاشتند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیش از آن کین کار بر این سقف مینا کردهاند
وین مقرنس قبهٔ نه توی مینا کردهاند
عقل اول را ز کاف و نون برون آوردهاند
وز عدم اوضاع موجودات پیدا کردهاند
عالم سفلی ز عقل و روح فایض گشتهاند
[...]
مشتی از خاکستر پروانه پیدا کرده اند
چشم پاک شعله را زان سرمه بینا کرده اند
در حریم بزم قرب،آنان که محرم گشته اند
جلوه او را نهان از دل تماشا کرده اند
بی شکستن چشم امید از گشاد کار نیست
[...]
غفلت آهنگان که دل را ساز غوغا کردهاند
از نفس بر خانهٔ آیینه، در واکردهاند
از سر بیمغز این سوداپرستان امل
بیضهها پنهان به زیر بال عنقا کردهاند
آنقدر ارزش ندارد نقد و جنس اعتبار
[...]
دار نی در کشتن منصور برپا کرده اند
حرف حق را در میان خلق، بالا کرده اند
اهل عقبی در تلاش جاه و حب آرزو
تهمت بیهوده بر ارباب دنیا کرده اند
قطرهٔ چندی که از چشم فلک افتاده است
[...]
تا حریفان بر در میخانه ماوا کردهاند
خانه غم را خراب از سیل صهبا کردهاند
میگساران چنگ تا در گردن مینا زدند
دعوی گردن کشی با چرخ مینا کردهاند
تا به یادش ساقی از مینا به ساغر ریخت می
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.