هرکه جان در عشق جانان میدهد
عشق جانان کشته را جان میدهد
می فراوان است و ساقی بس کریم
می به سرمستان فراوان میدهد
شاهد ما بس لطیف و نازک است
بوسه بر روی حریفان میدهد
آبرو گر قطرهای پیشش بریم
در عوض دریای عمان میدهد
جود او بخشید عالم را وجود
لطف او پیوسته احسان میدهد
گنج را در کنج ویران مینهد
وآن نشان ما را به پنهان میدهد
سید ما دست دستان میبرد
بعد از آن دستی به دستان میدهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یک شکر زان لب به صد جان میدهد
الحق ارزد زانکه ارزان میدهد
عاشق شوریده را جان است و بس
لعل او میبیند و جان میدهد
قوت جان آن را که خواهد در نهان
[...]
مردگان کهنه را جان میدهد
تاج عقل و نور ایمان میدهد
گریهٔ ما دل به طوفان میدهد
نالهٔ ما جان به افغان میدهد
بلبلان را داغ دارد باغبان
کاو سزای هرزهگویان میدهد
می ستاند جان و هم جان می دهد
می رساند درد و درمان می دهد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.