نور رویش پرتوی بر ماهتاب انداخته
جعد زلفش سایبان بر آفتاب انداخته
سنبل زلفش پریشان کرده بر رخسار گل
بلبل شوریده را در پیچ و تاب انداخته
ساقی سرمست ما رندانه جام می به دست
آمده در بزم ما از رخ نقاب انداخته
لاابالی وار با رندان نشسته روز و شب
از رقیب ایمن سپر بر روی آب انداخته
بر کشیده تیر عشق و عاشقان خویش را
بر سر کوی محبت بی حساب انداخته
آتشی انداخته در جان شمع از عشق خود
عقل را پروانه وش در اضطراب انداخته
وعدهٔ دیدار داده عاشقان خویش را
ذوق و وجدی در وجود شیخ و شاب انداخته
زاهد و مفتی به عشق جرعه ای از جام او
آن یکی سجاده و این یک کتاب انداخته
نعمت الله را حریف مجلس خود ساخته
جام وحدت داده و مست و خراب انداخته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف زیباییهای عشق و جذبههای آن پرداخته است. شاعر با استفاده از تصاویری همچون نور ماه، زلف پریشان، و شور بلبل، حال و هوای عاشقانه و رنگین زندگی را به تصویر میکشد. او به زیبایی و خوشگذرانی در بزم عشق اشاره میکند و از تأثیر عشق بر عقل و جان انسانها میگوید. شاعر نشان میدهد که عشق میتواند فرحبخش باشد و حتی زاهدان و عالمان را هم تحت تأثیر خود قرار دهد. در نهایت، او به تجلی وحدت و نشستی بینظیر در مجلس عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: نور چهرهاش نوری را به ماه تابان داده و حالت زیبای موهایش سایهای بر آفتاب افکنده است.
هوش مصنوعی: موهای سنبلش به طور نامنظم بر چهرهاش ریخته و به گلبلبل عاشق شور و حال خاصی داده که او را در پیچ و تاب انداخته است.
هوش مصنوعی: میگوید که ساقی مست و شاداب ما با حالت رندانهای جام شراب را به دست دارد و در مهمانی ما پرده از چهره برداشته و خود را نشان داده است.
هوش مصنوعی: بیپروا و بیخیال در کنار دوستان گذران زندگی میکنم، شب و روز از رقیب در امانم، سپر خود را بر روی آب گذاشتهام.
هوش مصنوعی: عشق تیر خود را به سوی عاشقان پرتاب کرده و در خیابان محبت به وفور پراکنده است.
هوش مصنوعی: عشقی که در دل دارم، مثل آتش وجودم را شعلهور کرده است. عقل و فکر من به خاطر این عشق، مانند پروانهای در دور آتش، دچار اضطراب و نگرانی شدهاند.
هوش مصنوعی: عاشقان خود را به دیدار وعده داده و شوق و احساس عمیقی در وجود پیر و جوان ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: زاهد و مفتی در عشق او، برای یک جرعه از می، سجاده و کتابشان را کنار گذاشتهاند.
هوش مصنوعی: خداوند نعمتهای خود را به اعضای مجلس بخشیده و به آنها جام وحدت داده است، به طوری که آنان شاد و سرمست شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آمد آن سرو سهی بر رخ نقاب انداخته
سایه شعر سیه بر آفتاب انداخته
بر کشیده لاله گلبوی را نیل صبوح
سنبل سیراب را در پیچ و تاب انداخته
عارضش غرق عرق از می ولی با رنگ و بوی
[...]
ای ز سنبل خط تو برگل نقاب انداخته
زلف شبرنگت بر اوج مه طناب انداخته
جعدتر داری به رخ یا راقم خط لبت
شسته مشکین لیقه و بر آفتاب انداخته
از لبت دل در خیال آب حیوان تشنه ایست
[...]
چشم او می خورده و خود را خراب انداخته
تا نبیند سوی من، خود را بخواب انداخته
چیست دانی پردهای غنچه بر رخسار گل؟
جلوه حسن تو او را در حجاب انداخته
چون نگردد عمر من کوته؟ که آن زلف دراز
[...]
در محیطیکز فلک طرح حباب انداخته
کشتی ما را تحیر در سراب انداخته
با دو عالم شوق بال بسملی آسودهایم
عشق بر چندین تپش از ما نقاب انداخته
بر شکست شیشهٔ دلهای ما رحمی نداشت
[...]
عکس رخ آن ماه در جام شراب انداخته
کرده نیکوئی ولیکن اندر آب انداخته
چهره را افروخته است از تاب می چون آتشی
اتشی از غم به جان شیخ وشاب انداخته
جوشن طوس است یا پرچین کمند اشکبوس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.