مرا سری است که بر خاک آستانه اوست
چو تیر غمزه کشد جان و دل نشانه اوست
شب دراز چه پرسی که چیست حالت شمع؟
دلیل سوز دلش رنگ عاشقانه اوست
در این صحیفه نخواندم خط خطا، زانرو
که هر چه مینگرم نقش کارخانه اوست
عجب مدار که خواب اجل برد ناگه
مرا که شب همه شب گوش بر فسانه اوست
سرود مجلس اگر نیست گفته شاهی
چگونه دیده خلقی تر از ترانه اوست؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و وابستگی عمیق شاعر به معشوق اشاره دارد. شاعر احساس میکند که دل و جانش به او وابسته است و حتی در شبهای طولانی، دلتنگیاش را تجربه میکند. او معتقد است که هیچ خطایی در عشقش وجود ندارد، زیرا همهی تجربیاتش به معشوق برمیگردد. همچنین، او به این نکته اشاره میکند که حتی خواب مرگ نمیتواند او را از عشقش دور کند، چرا که شبها به یاد معشوق بیدار میماند. در پایان، شاعر به این نکته میپردازد که اگرچه در مجالس فرح و شادی خبری از سخنان پادشاه نیست، اما هیچ چیز نمیتواند زیبایی و جذابیت معشوق را نادیده بگیرد.
هوش مصنوعی: دلم به شدت به محبوبی وابسته است، به گونهای که وجودم در آستان او مانند تیر نشانهای است که به سمت او پرتاب میشود. این وابستگی و عشق، جان و دل مرا تسخیر کرده است.
هوش مصنوعی: در شب ظلمانی چرا از شمع میپرسی که حالش چگونه است؟ نشانهی دلسوزی او، همان رنگ عشق و احساسی است که دارد.
هوش مصنوعی: در این نوشته، هیچ اشتباهی پیدا نکردم، چون هر چه را که نگاه میکنم، تنها نشانههای آثار و فعالیتهای او را میبینم.
هوش مصنوعی: تعجب نکن که مرگ ناگهان من را گرفت، در حالی که من تمام شب گوش به قصهاش داشتم.
هوش مصنوعی: اگر در مجلس سرودی نیست، چگونه است که مردم نمیتوانند چیزی زیباتر از گفتار شاه را ببینند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ورای ذروه ی افلاک آستانه اوست
ز مرغزار فرادیس آب و دانه اوست
مرا چو کعبه دولت حریم خانه اوست
براستان که سر من بر آستانه اوست
اگر چه محض گناهم امیدواری من
بفیض شامل الطاف بی کرانه اوست
هزار طایر قدسی باختیار چو من
[...]
خوشا دلی که به مهر وی و نشانه اوست
خوشا سری که سرانجامش آستانه اوست
به کشتنم ز چه رو دم به دم بهانه کند
چو کشتنم به حقیقت در آن بهانه اوست
ترا چه زانکه دل از درد و داغ او پرشد
[...]
زپا فتادهام و سر بر آستانه اوست
فسانه گشتهام و بر زبان فسانه اوست
گمان آنکه ز عشقم هنوز بیخبر است
مرا زهمرهی بیتکلّفانه اوست
به هر طرف که نمایم عزیمت رفتن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.