گر نمیسوزد دلم، این آه دردآلود چیست؟
آتشی گر نیست در کاشانه، چندین دود چیست؟
عاقبت چون روی در نابود دارد بود ما
این همه اندیشه بود و غم نابود چیست؟
ناوک آن غمزه هر کس راست، ما را هم رسد
چون مقدر گشت روزی، فکر دیر و زود چیست؟
درد دل را نیست بهبودی ز تشخیص علاج
ای طبیب، آخر بگو درد مرا بهبود چیست
گر نه از بهر ریا پوشیدهای این خرقه را
زاهد خودبین بگو، این قلب زراندود چیست
یک شب ای آرام جان زان زلف سرکش بازپرس
کز پریشانی دلها آخرت مقصود چیست؟
محنت شاهی و تعظیم رقیبان تا به کی؟
بندگانیم، این یکی مقبول و آن مردود چیست؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تأملات عمیق در مورد درد و رنج انسانی میپردازد. شاعر در ابتدا به احساس سوزش در دل و وجود دود بدون آتش اشاره میکند و از این میپرسد که درد و غم چه معنایی دارند اگر که آتش واقعی وجود ندارد. او همچنین به سرنوشت و تقدیر اشاره دارد و میپرسد که اندیشیدن به مسائل مختلف چه فایدهای دارد. شاعر از طبیب میخواهد بگوید چه راهی برای درمان درد دلش وجود دارد. او به زاهدی انتقاد میکند که به ظاهر خود میبالد و سوال میکند که ارزش قلبی پر از طلا چیست. در نهایت، شاعر به زندگی پر از محنت و رقابت اشاره کرده و میپرسد که بندگی تا کجا ادامه خواهد داشت و چه معیاری برای قبول یا رد دیگران وجود دارد. در کل شعر به عمق احساسات انسانی و چالشهای زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: اگر دلم نمیسوزد، پس این حسرت و اندوه من از کجا آمده است؟ اگر آتش در خانهام وجود ندارد، پس چرا این همه دود در هوا است؟
هوش مصنوعی: سرانجام وقتی که انسان باید از دنیا برود، تمام اندیشهها و غمهایی که در زندگی داشت چه ارزشی خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: آنکه با چشمانی که به ناز نگاه میکند، تیر غمزهاش به دل هر کسی مینشیند. وقتی سرنوشت برای ما مقدر شود، دیگر چه فکری به حال زود و دیر کردن داریم؟
هوش مصنوعی: درد دلم هرچند که درمانش را تشخیص میدهی، اما بهبودی حاصل نمیشود. خواهش میکنم بگو، چگونه میتوانم درد خود را درمان کنم؟
هوش مصنوعی: اگر این لباس زهد و تقوا را به خاطر ریا و نمایش نیندوختهای، پس بگو که این دل زرین و پر از طمع چه معنا دارد؟
هوش مصنوعی: در یک شب، ای آرامش جان، از زلف آشفتهات بپرس که هدف نهایی دلهای پریشان چیست؟
هوش مصنوعی: تا کی باید در سختی و زحمت سلطنت و احترام به رقبای خود زندگی کنیم؟ ما بندگان هستیم؛ چرا باید یکی از ما را قبول کنند و دیگری را رد کنند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلبرا در کشتن ما خود بگویی سود چیست
ور نخواهی کشتن از جور و ستم مقصود چیست
کس نمیپرسد ز احوال درون درد من
هم نمیپرسد یکی کین آه درد آلود چیست
زاهدا تا چند بر افعال ما منکر شوی
[...]
ای دل اندر آتش غم، آه دردآلود چیست
گرنه در سوز محبت ناتمامی، دود چیست
قصد یار از کشتنم نومیدی عشّاق بود
ورنه از خونریز چون من نا کسی، مقصود چیست
باز امشب گر نبودی شمع بزمافروز غیر
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.