گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیر شاهی

زهی روی تو روشن آفتابی

خطت بر لاله از سنبل نقابی

میانت را که می‌دیدیم و آن چشم

تو پنداری خیالی بود و خوابی

شراب عاشقی تا نوش کردم

به آسایش نخوردم دیگر آبی

غم زلف و رخت را شرح دادن

شبی باید دراز و ماهتابی

شبی در کلبه تاریک شاهی

قدم نه همچو گنجی در خرابی