نه کنج وصل تمنا کنم نه گنج حضور
خوشم به خواری هجر و نگاه دورادور
به گرد کوی تو گشتن هلاک جان من است
چو پر گشودن پروانه در حوالی نور
تنم چو موی شده، زرد و زار و نالانم
ز تاب حادثه، همچون به ریشم طنبور
به سعی پیش تو قدری نیافتم، چه کنم
که شرمسارم از این گفتوگوی نامقدور
سروش غیب به شاهی خطاب کرد مرا
به بندگی تو در شهر تا شدم مشهور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده نه تنها خواهان وصل محبوبش نیست، بلکه از دوری و هجران نیز لذت میبرد. او احساس میکند که گشتن در کوی محبوبش او را به هلاکت میکشاند، همانطور که پروانه در نزدیکی نور قربانی میشود. بدن او به خاطر سختیهای این عشق زرد و رنجور شده و در عین حال از تلاش برای نزدیک شدن به معشوق ناتوان است. در پایان، او اشاره میکند که با دریافت ندا از سوی خدای غیبی، به مقام بندگی محبوبش در شهر شناخته شده است.
هوش مصنوعی: من نه در انتظار وصلی هستم و نه به دنبال گنجی از حضور؛ از دور، در بیخبری و با حسرت دوری، از حال خود راضیام.
هوش مصنوعی: گردش به دور کوی تو، جان من را به خطر میاندازد، همانطور که پروانه به دور نور پرواز میکند و خود را در معرض خطر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: بدن من مانند مویی نازک و بیجان شده است و از فشار حوادث، مانند طنبوری در حال نواختن، زرد و غمگین به نظر میآیم.
هوش مصنوعی: در تلاش برای جلب توجه تو موفق نشدم و حالا از این مکالمه نامناسب و سرزنشآمیز شرمندهام.
هوش مصنوعی: یک صدای روحانی از عالم غیب به من گفت که به خاطر خدمت به تو در این شهر شناخته شدم و مشهور گشتم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دور عدل تو در زیر چرخ مینایی
چنان گریخت ز دهر دو رنگ، رنگ فتور
که باز شانه کند همچو باد سنبل را
به نیش چنگل خون ریز تارک عصفور
دلم همی نشود بر فراق یار صبور
همی بخواهد پرسیدن و سلام از دور
اگر فراق بخواهد دل من از پس وصل
ملامتش نکنم بلکه دارمش معذور
ز کام و آرزوی خویش گم شدهست دلم
[...]
گل شکفته نماند مگر بصورت حور
خروش رعد نماند مگر بنفخه صور
رسید عید و من از روی حور دلبر دور
چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور
مرا که گوید کای دوست عید فرخ باد
نگار من به لهاورد و من به نیشابور
ره دراز و غریبی و فرقت جانان
[...]
جهان سرای غرورست، نی سرای سرور
طمع مدار سرور اندرین سرای غرور
بعاقبت بحسام هوان شود مجروح
دلی که او بحطام جهان شود مسرور
فساد دین همه از جمع خواسته است و ترا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.