گنجور

 
۱۷۰۱

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - ایضاً در مدح خاقان کمال الدین محمود

 

... مگر عطای کف او که هست نامعدود

اگر کنند بمیزان چرخ وزن عطاش

برو درست نماند نه کفه و نه عمود ...

... ببندگی جناب تو از دل صافی

زمانه داده مواثیق و چرخ بسته عهود

برون شدست ز روی بزرگواری و قدر ...

وطواط
 
۱۷۰۲

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۶۵ - نیز در مدح خاقان کمال الدین محمود

 

... بشارتی بدوام و اشارتی بخلود

عهود بست ز چرخ ثبات ملک تو چرخ

درین حدیث نباشد ز چرخ نقض عهود

تو در عهود ملوکی و زنده گشت بتو ...

وطواط
 
۱۷۰۳

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۶۶ - در مدح اتسز

 

... زین پس نبود خواهد وزین پیش هم نبود

در دور هشت چرخ ز ترکیب چار طبع

دو چشم کس ندید که چون تو یکی نمود ...

وطواط
 
۱۷۰۴

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۶۷ - هم در مدح اتسز

 

... بجز زبان گهربار کلک فرخ تو

ز سر دایره چرخ ترجمان نبود

جهانیان رمه مهملند و بر سرشان ...

وطواط
 
۱۷۰۵

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۷۰ - در مدح اتسز خوارزمشاه

 

... تویی که عدل تو بر ظالمان نبخشاید

روان چرخ بجز طاعت تو نپسندد

زبان دهر بجز مدحت تو نسراید ...

وطواط
 
۱۷۰۶

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - در مدح شمس‌الدین وزیر

 

... ای بزرگی که در خلال جلال

مثل تو دور چرخ ننماید

با لقای تو شمس کی تابد ...

وطواط
 
۱۷۰۷

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۷۲ - در مدح اتسز

 

تویی شها که بتو چرخ را نیاز آید

ببارگاه تو اقبال در نماز آید ...

... که دید صعوه کزو اقتدار باز آید

بسا که پیر کند دور چرخ تا ناگاه

بدست چرخ جوانی چو من فراز آید

روا بود که چو من کس برای عصمت جان ...

وطواط
 
۱۷۰۸

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۷۳ - در ستایش مجد الدین علی بن جعفر رئیس شرق صدر خراسان

 

... ایا سید شرق ای خاک پایت

شده بر سر انجم چرخ افسر

روان نبی را بخلق تو نازش ...

... نه در بوته حاضر شود صفوت زر

ز احداث چرخست تهدید مردم

چو از زخم خالیست تزیین خنجر ...

وطواط
 
۱۷۰۹

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۷۶ - در مدح اتسز

 

... رای ترا ز سعد حشر از پی حشر

چرخیست طبع تو که هنر باشدش نجوم

ابریست دست تو که گهر باشدش مطر ...

... افزود روزگار یکی قیمتی گهر

تو چرخ دولتی و جهان را همی زتو

هر ساعتی پدید شود کوکبی دگر ...

... زینت گرفت عرصه آفاق سر بسر

افروخته چو چرخ شد اکناف شرق و غرب

آراسته چو خلد شد اطراف بحر و بر ...

وطواط
 
۱۷۱۰

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۷۷ - نیز در مدح اتسز گوید در بازگشت از جنگ ماوراء النهر

 

... دو نمونه از ضیای رأی تو شمس و قمر

بر در پیمان تو چرخ فلک افگنده رخت

بر خط فرمان تو خلق جهان آورده سر ...

... یک نتیجه است از حریم آتش خشمت سقر

چرخ اعظم با الف قدر تو همچو زمین

بحر قلزم با سخای دست تو همچو شمر ...

وطواط
 
۱۷۱۱

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح اتسز خوارزمشاه

 

... چه از دولت چه از طالع چه از منظر چه از مخبر

به عهد و دهر و شهر و چرخ خالی کرد عهد او

زمین از رنج و دهر از جور و چرخ از نحس و شهر از شر

جهاندارا سپاه و خیل و فوج و لشکرت دارد ...

وطواط
 
۱۷۱۲

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۸۰ - در تهنیت ولادت دو فرزند ملک اتسز

 

بر آمد ز چرخ معالی دو اختر

فزون گشته در عقد شاهی دو گوهر ...

... دو مقبل دو مقصد دو سرور دو اختر

دو بحر مکارم دو چرخ مناقب

دو گرد سپه کش دو شیر دلاور ...

وطواط
 
۱۷۱۳

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۸۱ - در مدح اتسز

 

... جهان سعادت ز خلقش معطر

ز اوصاف او حیرت چرخ و گیتی

ز اخلاق او غیرت مشک و عنبر ...

... جهان گیر شاها عدو بند گردا

ترا چرخ و گیتی غلامست و چاکر

کشیدی ز بحر نظام ممالک ...

... ز گرد سوارانت گردون اخضر

زدی بر حصاری که چرخ معظم

نماید ز بالاش چاهی مقعر ...

... همه سنگ اطراف او منبع شر

ز آسیب چنبر صفت چرخ گردون

برو دیدبان چفته رفته چو چنبر ...

وطواط
 
۱۷۱۴

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۸۲ - هم در مدح اتسز گوید

 

... حاجب کمترین او قیصر

ای تو اندر میان چرخ و زمین

لیکن از چرخ و از زمین برتر

هست مر آش فروزان را ...

... دژ گشایان بتیغ چون حیدر

چرخ از زخم تیرشان بفزع

مرگ از نوک رمحشان بحذر ...

... سوی پستی چو رحمت داور

چشم چرخ از غبار او شده کور

گوش دهر از صهیل او شده کر ...

... لیک زو جان صفدران بخطر

چرخ نی و چو چرخ پر زینت

بحرنی و چو بحر پر گهر ...

... بر سر از حفظ ایزدت مغفر

چرخ از نعره تو شد ناله

دهر از حمله تو شد مضطر ...

وطواط
 
۱۷۱۵

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۸۳ - هم در مدح اتسز گوید

 

... عرض نیاید هرگز قوام بی جوهر

چو دور چرخ تویی اصل ناز و مایه رنج

چو گشت دهر تویی عین نفع و صورت ضر ...

... زمانه بسته رضای ترا چو نیزه کمر

بقهر خصم تو در سهم چرخ تیر و کمان

ز بهر عون تو در کف صبح تیغ و سپر ...

... هزار صاعقه در حملهای تو مضمر

ترا نخوانم نیک اختری نمونه چرخ

که گردد اختر چرخ از هوایت نیک اختر

خدایگانا اقلیم ماوراء النهر ...

... چو عمر دهر زوالی بدو نگشته فراز

چو جرم چرخ فسادی برو نکرده گذر

گسسته شیر در اکناف او ز وحشت پی ...

... ز منجنیقش چون بر زمین فتادی سنگ

تو گفته ای که در افتاد چرخی از محور

چو ابر حصن و چو باران و برق تیر و حسام ...

... نموده صفحه تیغ تو از نظام اثر

شعار را تو از چرخ تحفهای فلک

نثار فرق تو از ابر عقد های درر ...

وطواط
 
۱۷۱۶

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - هم در مدح اتسز گوید

 

... معدوم نام رستم و نام سفندیار

بر چرخ عون او قمر فتح را مسیر

بر قطب عدل او فلک ملک را مدار

آنجا که عزم او نبود چرخ را مضا

و آنجا که حزم او نبود کوه را وقار ...

... جز سینه مخالف تو کی شود فکار

و آن بی شمار گوهر فاخر که چرخ راست

جز بر سر موافق تو کی کند نثار ...

وطواط
 
۱۷۱۷

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - نیز در مدح اتسز گوید

 

... زین نا صبور دهر تنم گشت نا صبور

زین بی قرار چرخ دلم گشت بی قرار

اکنون مرا ز کل جهان در نجات جان ...

... شاها خدایگانا گردا مظفرا

چرخی و روزگار تو در قدر و اقتدار

بر دین و ملک آنکه ترا شهریار کرد ...

وطواط
 
۱۷۱۸

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - هم در ستایش اتسز

 

... هیچ ایوان را جواد و هیچ ایوان را سوار

چرخ را مانی بکوشیدن چو بر خیزی بجنگ

بحر را مانی ببخشیدن چو بنشینی ببار ...

... گشته اندر کارزار از خنجر تو کار زار

تو چو چرخ بامدار اندر صمیم معرکه

وز عدوی تو برآورده مدار تو دمار ...

وطواط
 
۱۷۱۹

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در فتح جند و مدح علاء الدوله نصرت دین ابوالمظفر اتسز خوارزمشاه

 

... از قدوم بهار شد گلزار

در فاخر فرو فکند از چرخ

گل تازه برون دمید از خار ...

... حلق بلبل بر غم ناله زیر

برده بر اوج چرخ ناله زار

طوطیان چمن بجای چنه ...

... با جفا دهر را بخس مشمر

بی خرد را چرخ را بکس منگار

نیست با چرخ ایمنی هیهات

نیست در دهر مردمی زنهار ...

وطواط
 
۱۷۲۰

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)

 

... در گل شرم مانده بی گل تو

شانه ماه چرخ آینه وار

المدح الموجه ...

... تشبه التفضیل

چرخ و ماهی نه نیستی تو از آنک

نیست این هر دو را قوام و قرار

التاکید

بلکه از تست چرخ را تمکین

بلکه از تست ماه را اظهار ...

... ماهی از ماه ناورد کاهش

چرخی ار چرخ نشکند زنهار

تشبه الاضمار

گر تو چرخی عدو را چراست نگون

ور تو ماهی عدو چرا نزار ...

... نوع الثانی من الخامس

چرخ از آزار تو نیازارد

بندگان را کجا رسد آزار ...

... الابداع

حزمش آورده چرخ را بکسون

عزمش افگنده خاک را بمدار ...

... تا عیانست مهر را تابش

تا نهانست چرخ را اسرار

روز و شب جز سخا مبادت شغل ...

وطواط
 
 
۱
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۸۸
۴۹۲