جز مکارم زشمس دین ناید
سیرت سروران چنین باید
رتبت ملک و زینت دولت
از خصالش همی بیفزاید
معجزات از بیان او خیزد
مکرمات از بنان او زاید
کام دل از زمانه بستاند
هر کش از اعتقاد بستاید
فضل او راه عیب بر بندد
عقل او راز غیب بگشاید
ای بزرگی ، که در خلال جلال
مثل تو دور چرخ ننماید
با لقای تو شمس کی تابد ؟
با عطای تو گنج کی پاید؟
همهٔ ترتیب و تربیت حق را
همت عالی تو فرماید
یمن حزم تو دولت افزورد
امن عزم تو ملت آراید
هر که بگراید او بطاعت تو
هرگزش زهر دهر نگزاید
هر که برتابد از رضای تو سر
سر او روزگار برباید
خامهٔ تو ، که رنگ ملک ازوست
رنگ از روی فضل بزداید
بر بساط نشاطی و قهرت
جان دشمن همی بفرساید
سهمت از خون دل و رخ اعدا
این بپالاید ، و آن بیالاید
عنف و لطف تو وقت کینه و مهر
این نبخشاید، آن ببخشاید
هر که نام عداوت تو برد
بر سر خاک باد بپیماید
باد بر تخت بخت جایگهت
که چنین جایگه ترا شاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چرخ گردان نهاده دارد گوش
تا ملک مر ورا چه فرماید
زحل از هیبتش نمیداند
که فلک را چگونه پیماید
صورت خشمش ار ز هیبت خویش
[...]
بد ز بد گوهران پدید آید
هر کسی آن کند کزو زاید
ای خداوند رای سامی تو
مملکت را همی بیاراید
عزم تو ملک شاه را تیغ است
که چو تیغش ز زنگ بزداید
از غم و رنج و انده و تیمار
[...]
عزت آن جهان همی باید
گر ذلیلم در این جهان شاید
طبعت ، ای صابران اسمعیل
هست دریا ، که درهمی زاید
لفظ تو گوش و گردن معنی
بجواهر همی بیاراید
نثر تو شمع انس افروزد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.