طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » صید شکوه به بند ترجیع در آوردن- و هر غزل را دام غزال شکایت کردن
... حل ناشدنی ست مشکل من
از گردش چرخ بی دماغم
وز کوکب خود همیشه داغم ...
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹
... سرگشته بود کسی که او بی نان است
از گردش آفتاب معلومم شد
کان هم که به نان رسیده سرگردان است
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲
... در پرده شو ای گل که نظر بر تو حرام است
ای گردش افلاک به صبحی نرسیدی
گویا شب مایی که سحر بر تو حرام است ...
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۸
... پسر چه شد که سبک روح تر بود ز پدر
به بزم گردش جام از سبو نمی آید
غلام همت آن عارفم که چون قدسی ...
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۶
... بی رشته ام مقید و بی تیغ بسملم
در گردش است کاسه چشمم پیاله وار
ساقی اگر رود نفسی از مقابلم ...
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۱
... که نیندازم از ره به سراغ غلطی
مرده ساقی عشقم که به صد گردش جام
از حریفم ننوازد به ایاغ غلطی ...
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۸
از گردش و سیر فلک حادثه زای
مانده ست هنوز دوره ای چند به جای ...
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۲۴ - مدح شاهجهان و پایان کلام
... فلک با گرد خیلت گر ستیزد
چنان افتد که گردش برنخیزد
ز بانگ کرنای پادشاهی ...
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۲۵ - در توصیف باغ جهانآرای اکبرآباد
... نهاده پشت راحت گرچه بر خاک
همان در گردش است از چشم نمناک
ز ابرو کرده کشتی گلرخانش ...
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۲۹ - وصف خوابگاه شاهی
... ثناگوی صفایش صد صفاهان
به گردش روح قدسی جمع ازان است
که خلوت خانه شاه جهان است ...
قدسی مشهدی » ساقینامه » بخش ۴
... به حدی پی لفظ باید دوید
که معنی به گردش تواند رسید
مچین آنقدر بر سر هم کلوخ ...
قدسی مشهدی » ساقینامه » بخش ۵
... گه پویه صد ره عنانش کشند
که شاید تک و دو به گردش رسند
ز همره بود راکبش بی نیاز ...
... ز دنبال او برق چندان که جست
نیاورد دامان گردش به دست
چو سیماب گوی زمین بی قرار ...
... گریزاندن جوهرست از عرض
به جستن نیابد ز گردش سراغ
پی اش برق بیهوده سوزد دماغ ...
... ز شرمش دکان بسته مهمیز ساز
به گردش نشد چشم مهر آشنا
ز دستش کند خاک بر سر صبا ...
قدسی مشهدی » ساقینامه » بخش ۶
... کند پس کشیدن عنان را کمین
که پیشی به گردش رساند جبین
مرصع یراقش به یاقوت و در ...
... خط دوری از صفحه ره سترد
نهد وقت گردش چو بر خاره پا
به چرخش درآرد چو سنگ آسیا ...
قدسی مشهدی » ساقینامه » بخش ۱۰
... نه ای چون کبوتر دو برجی مباش
به گردش بود آسمان را مدار
که بی برج صورت نگیرد حصار ...
قدسی مشهدی » ساقینامه » بخش ۱۱
... ازو شکل گوی زمین بر ورق
به گردش دهد آسمان را سبق
نگارد چو بر پرده ای شکل شیر ...
قدسی مشهدی » ساقینامه » بخش ۲۰
... مکن طعمه زان صید گو شیر نر
سفالی که شد کهنه گردش مگرد
که از کوزه نو خورند آب سرد ...
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۴ - رفتن رام در منزل سرسکه بر بتک زاهد و دیدن اندر را در آنجا و رفتن زاهد به عالم بالا
... چو خور می تافت بر پیشانیش نور
به گردش حلقه کرده لشکر حور
به دست هر یکی زان ماه سیما ...
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۲ - داد خواه شدن سرب نکا پیش راون در شهر لنکا
... ز بازو بیست شاخه یک چناری
به گردش نره دیوان بود انبوه
کمر بر بسته همچون قلۀ کوه ...
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۷۲ - دیدن هنونت سیتا را و آمدن راون به دیدن سیتا و جاسوسی گرفتن
... درآمد عقربی خورشید جو یان
به گردش حلقه بسته ماهرویان
کند بر ماه هاله حلقه گه گاه ...