گنجور

 
قدسی مشهدی

چه رنجش است کزان تندخو نمی‌آید؟

کدام فتنه که از دست او نمی‌آید؟

به کینه جوی من ای آنکه محرم رازی

بگو بدی ز نکویان نکو نمی‌آید

ره نشاط من از شش جهت چنان بستند

که سوی من طرب از هیچ سو نمی‌آید

اگر هوای ملاقات دوستان داری

تو خود بیا، که ز ما جستجو نمی‌آید

برای باده‌گساران در این بهار چرا

پیام سبزه ز اطراف جو نمی‌آید

مگر ز گلشن غم نکهتی رسد، ورنه

ز بوستان طرب هیچ بو نمی‌آید

پسر چه شد که سبک‌روح‌تر بود ز پدر؟

به بزم، گردش جام از سبو نمی‌آید

غلام همت آن عارفم که چون قدسی

ز پایه‌ای که ندارد، فرو نمی‌آید

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سعدی

تو را سریست که با ما فرو نمی‌آید

مرا دلی که صبوری از او نمی‌آید

کدام دیده به روی تو باز شد همه عمر

که آب دیده به رویش فرو نمی‌آید

جز این قدر نتوان گفت بر جمال تو عیب

[...]

سیف فرغانی

ترا به صحبت ما سر فرو نمی‌آید

ز بنده شرم چه داری بگو نمی‌آید

به دور حسن تو بیرون عاشقی کاری

بیازموده‌ام از من نکو نمی‌آید

دلم به روی تو هرگز نمی‌کند نظری

[...]

جهان ملک خاتون

تو را به کون و مکان سر فرو نمی آید

مرا دلی که صبوری از او نمی آید

اگر جهان همه حور بهشت خواهد بود

چه چاره چون به خیالم جز او نمی آید

وگر به روضه خلدم قصور عرضه کنند

[...]

صائب تبریزی

ز گل محافظت رنگ و بو نمی‌آید

به غیر لطف ز روی نکو نمی‌آید

صفای حسن بتان از دل گداخته است

ز آب آینه این شستشو نمی‌آید

ز جنبش مژه آسوده است قربانی

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
قدسی مشهدی

به من خدنگ ترا سر فرو نمی‌آید

منش به جان روم از پی گر او نمی‌آید

ز تلخ‌عیشی پیمانه می‌توان دانست

که هیچ‌کار ز دست سبو نمی‌آید

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه