گنجور

 
۱۶۶۱

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵

 

... دلم ز رنج تفکر دمی نیاسوده ست

که آن دو لاله رویش چگونه پژمرده ست

که آن دو نرگس مستش چگونه بغنوده ست ...

مجد همگر
 
۱۶۶۲

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵۴

 

... سرو را خاطرم شکفت گلی

همچو لاله که بشکفاند راغ

از تو خواهم گرفت عاریتی ...

مجد همگر
 
۱۶۶۳

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸۷

 

... نسیم لطف تو بر کوه اگر گذار کند

برآورد ز دل خاره لاله خودرو

سموم قهر تو گر در هوا صعود کند ...

مجد همگر
 
۱۶۶۴

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸۸

 

... غنچه در خال لب لعل تو افکند قبل

لاله در پای سر زلف تو افکند کلاه

گردش این فلک بوقلمون کرد بدل ...

مجد همگر
 
۱۶۶۵

مجد همگر » دیوان اشعار » معمیات » شمارهٔ ۸

 

... بدان لشکر فروریزند بی مر

بمیرند و رخان لاله گونشان

ز روی زنگیان گردد سیه تر ...

مجد همگر
 
۱۶۶۶

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۰

 

چون لاله مرا دلی ست پرخون پیوست

برکنده شکوفه وار چون نرگس مست ...

مجد همگر
 
۱۶۶۷

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۴

 

... خون گرید جام و دیده نرگس مست

چون ساغر لاله باد پرخون دل آنک

در ماتم تو شراب گیرد در دست

مجد همگر
 
۱۶۶۸

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۵

 

بی روی توام ز لاله زار آزار است

بی چشم تو نرگس بر چشمم خوار است ...

مجد همگر
 
۱۶۶۹

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۱

 

دیدار تو مونس همه ساله کیست

زلف و رخ تو بنفشه و لاله کیست

شبها ز تو می نالم و تو می شنوی ...

مجد همگر
 
۱۶۷۰

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۷

 

... ور گل ز رخت بوی به گلزار برد

بر یاد رخ تو لاله ساغر گیرد

مجد همگر
 
۱۶۷۱

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۴۳

 

... بی چهره تو باغ چه رنگ آمیزد

بی عارض تو لاله چرا برروید

بی قامت تو سرو چرا برخیزد

مجد همگر
 
۱۶۷۲

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۰۶

 

تا چرخ زمین را مدد از خور ندهد

گل لاله نرویاند و کان زر ندهد

در بی برگی بر هنر چون دهمت ...

مجد همگر
 
۱۶۷۳

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۲۸

 

تا سوسن آزاد زبان در تو کشید

خون جگرم چو لاله بر چهره کشید

پشتم چو بنفشه لب چو نیلوفر شد ...

مجد همگر
 
۱۶۷۴

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۹۸

 

... چون بینم سرو قامتش بر بستر

یا لاله رخش زرد شده بر بالش

مجد همگر
 
۱۶۷۵

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۰۹

 

خون کرد دلم را چو دل لاله فراق

بر من بگماشت گریه و ناله فراق ...

مجد همگر
 
۱۶۷۶

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۲۲

 

برخیز که غنچه در قماط است ای دل

در هر چمن از لاله بساط است ای دل

آنرا بنشان پیش که من دانم و تو ...

مجد همگر
 
۱۶۷۷

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۲۰

 

... کی در چمن به جلوه کند قد عرعری

هر چند لاله صحن چمن را دهد فروغ

پهلو کجا زند به بهی با گل طری ...

مجد همگر
 
۱۶۷۸

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸

 

... رفتن به روی آتشم از آب خوش تر است

ز آب روان و سبزه و صحرا و لاله زار

با من مگو که چشم در احباب خوش تر است ...

سعدی
 
۱۶۷۹

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳

 

... برو که هر که نه یار منست بار منست

به لاله زار و گلستان نمی رود دل من

که یاد دوست گلستان و لاله زار منست

ستمگرا دل سعدی بسوخت در طلبت ...

سعدی
 
۱۶۸۰

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳

 

در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست

از گل و لاله گزیرست و ز گل رویان نیست

دل گم کرده در این شهر نه من می جویم ...

سعدی
 
 
۱
۸۲
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۳۶۲