عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۴ - رفتن شاه شام با گلشاه بر سر گور ورقه
... همی اندهش چشم شادی بدوخت
گه از دیده بر لاله بر ژاله راند
گه از زلف بر خاک عنبر فشاند ...
... بشد گور را در برآورد تنگ
نهاد از برش عارض لاله رنگ
ز بس کاشک پالود بر تیره خاک ...
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه
... همی کرد نوحه همی راند خون
ز دیده بر آن دو رخ لاله گون
همی گفت ای دلبر دل ربای ...
عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۳۶ - در توصیف بهار و مدح سید ابونصر
... ز بوی باد برآورد سبزه مشگ نبات
ز سیل ابر برآورد لاله در ثمر
ز بهر آنک ز پیروزه فرخیست نشان ...
... نبات سبزه ز پیروزه برفکند ردا
ستاک لاله ز بیجاده برنهاد افسر
اگر ز سندس حله ندید باغ بزیر ...
... ببین که شاخ کنون کله بندد از عبقر
ز بسکه بر تن لاله کند زمانه نگار
ز بسکه بر سر نرگس کند زمانه صور
بیاض لاله ز نور و سواد لاله ز دود
کنار نرگس سیم و میان نرگس زر ...
... بنفشه و گل از ناز برده سر در سر
ز خنده گاه ز هم باز برده لاله سرخ
بگریه چشم ز هم باز کرده نرگس تر ...
... ز سبزه گشته تن دشت مشتری کردار
ز لاله گشته سر کوه مشتری پیکر
فراز شاخ نکوتر بود گل نرگس ...
... پر از بخور دم گل شده ز تف بخار
پر از خطر لب لاله شده ز قطر مطر
خطر ز ابر گرفت اینجهان و ابر همی ...
عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۴۷ - چکامه ای شیوا در صنعت تکریر
... دل گشته رخنه رخنه بزاری بتیغ هجر
ز آن مشک توده توده بر آن گرد لاله زار
ز آن رخنه رخنه رخنه شده عقل و دین مرا ...
... زلفینش نافه نافه گشاید نثار مشک
رخسارش لاله لاله نماید فروغ نار
ز آن نافه نافه نافه خوشبوی با دریغ
ز آن لاله لاله لاله خودروی شرمسار
سیم است بیضه بیضه بر آن سیم سنگدل ...
عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۶۷ - در وصف آتش و مدح سلطان محمود
... باز از حرکات چون بیاساید
از لاله ستانش بر دمد سوسن
آنجا که حسام او نماید روی ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - در مدح امیر ابویعقوب یوسف بن ناصرالدین
... گشاده آسمان گویی شکفته بوستانستی
به صحرا لاله پنداری ز بیجاده دهانستی
درخت سبز را گویی هزار آوا زبانستی ...
... نبینی باغ را کز گل چگونه خوب و دلبر شد
نبینی راغ را کز لاله چون زیبا و در خور شد
زمین از نقش گوناگون چون دیبای ششتر شد ...
... درخت روداز دیبا و از گوهر توانگر شد
گوزن از لاله اندر دشت بابالین و بستر شد
زهر بیغوله و باغی نوای مطربی بر شد ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - در مدح امیرابو محمد بن محمود غزنوی
... چو روی کودکان ما درخت گل به بار آید
نگار لاله رخ باما به خرم لاله زار آید
می مشکین گسارد تا گه بوس و کنار آید ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصرالدین سبکتگین
... دست او را در عنان و پای او را در رکاب
تابه فروردین زمین از لاله بر پوشد ردا
تا به دی ماه آسمان از ابر بر بندد نقاب ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در مدح امیرابویعقوب یوسف بن سبکتگین گوید
... نمود باغ بدان شمعهای خویش اعجاب
ز لاله باغ پر از شمع بر فروخته بود
نمود باغ بدان شمعهای خویش اعجاب ...
... چه داشت باید موی حواصل و سنجاب
بجای لاله و بوی بهار تازه بخواه
نبید روشن و دود بخور و بوی گلاب ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - در مدح امیر ابویعقوب یوسف بن ناصرالدین سبکتگین
... گه دهد آب را زگل خلعت
گاهی از آب لاله را مرکب
گه بهشتی شود پر از حورا ...
... می ستان از کف بتان چگل
لاله رخسار و یاسمین غبغب
آنکه زلفش چو خوشه عنبست ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - در ذکر مراجعت سلطان محمود از فتح سومنات گوید
... چنانکه تا نبود شنبلید چون شمشاد
همیشه تا که گل آبگون ز لاله لعل
پدید باشد و خیری ز سوسن آزاد ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - در تهنیت جشن سده و مدح وزیر گوید
... گاه دودش گرد او چون برگ نیلوفر شود
گه فروغش بر زمین چون لاله نعمان شود
گه شرارش بر هوا چون دیده عبهر شود ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۵ - در ذکر سفر سومنات و فتح آنجا و شکستن منات و رجعت سلطان گوید
... ز خون کشته کز آن بتکده بدریا راند
چو سرخ لاله شد آبی چوسبز سیسنبر
ز بت پرستان چندان بکشت و چندان بست ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - در مدح سلطان محمود بن ناصر الدین گوید
... ببوید همی خاک چون مشک اذفر
بسبزه درون لاله نو شکفته
عقیقست گویی به پیروزه اندر ...
... بهر کله ای پرنیانی معصفر
همه کوه لاله ست و آن لاله زیبا
همه دشت سبزه ست و آن سبزه درخور ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - درمدح یمین الدوله محمود بن ناصرالدین و ذکر فتوحات او گوید
... جنگ دریا کردی و از خون دریا باریان
روی دریا لعل کردی چو شکفته لاله زار
من شکار آب مرغابی و ماهی دیده ام ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - در ذکر وفات سلطان محمود و رثاء آن پادشاه گوید
... آه و دردا که بی او هرگز نتوانم دید
باغ فیروزی پر لاله و گل های به بار
آه و دردا که به یکبار تهی بینم از او ...
... تن او از غم و تیمار تو چون موی شده ست
رخ چون لاله او زرد به رنگ دینار
از فراوان که بگرید به سر گور تو شاه ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمودبن ناصر الدین سبکتگین گوید
... ده دل بینی بدو نهاده بزنهار
شکر خداوند را که لاله رخ من
چون دگران نیست نامساعد ومکار ...
... گاه کند خیمه را به روی چو فرخار
لاله فروشد مرا و مشک فرو شد
لاله فروشست دلبر من و عطار
مشک فروشد مرا زنافه دو زلف
لاله فروشد مرا زباغ دو رخسار
باغ دو رخسار او خوشست ولیکن ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۶ - در مدح امیر ابو احمد محمدبن محمود غزنوی
... گرد لشکر فرو فشاند همی
زان سمن بوی زلف لاله سپر
راست گفتی که بر گذرگه باد ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - در وصف بهار و مدح ابواحمد محمدبن محمود بن سبکتگین
... شاخ گل بینی چو گوش نیکوان پر گوشوار
باغ گردد گلپرست و راغ گردد لاله گون
باد گردد مشکبوی و ابر مروارید بار ...
... از دوران رشنه تاکهپایه های کرزوان
سبزه از سبزه نبرد لاله زار از لاله زار
بیشه های کرزوان از لاله زار و شنبلید
گاه چون بیجاده گردد گاه چون زرعیار ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
... جز من که به بهر شعر همی گویم هموار
تا لاله خودروی نگردد چو گل سیب
تا نرگس خوشبوی نگردد چو گل ناز ...