گنجور

 
۷۲۰۱

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۷ - گل پژمرده

 

... یاسمین و خیری و ریحان و ورد

بر لب جوها دمیده لاله ها

بر گل و سوسن چکیده ژاله ها ...

پروین اعتصامی
 
۷۲۰۲

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۳ - گل و شبنم

 

... چه خوش بود ار صفای ژاله میماند

جمال یاسمین و لاله میماند

جهان یغما گر بس آب و رنگ است ...

پروین اعتصامی
 
۷۲۰۳

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق

 

... نور را گفتم دلش را زنده کن

لاله را گفتم که نزدیکش بروی

ژاله را گفتم که رخسارش بشوی ...

پروین اعتصامی
 
۷۲۰۴

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۵۵ - نکوهش بیجا

 

... تو گمان می کنی که شاخ گلی

به صف سرو و لاله می رویی

یا که همبوی مشک تاتاری ...

پروین اعتصامی
 
۷۲۰۵

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۲ - همنشین ناهموار

 

... یاد باد آنکه مرغزار ز من

لاله اش پود و سبزه بودش تار

رستنیها تمام طفل منند ...

پروین اعتصامی
 
۷۲۰۶

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۵ - این قطعه را در تعزیت پدر بزرگوار خود سروده‌ام

 

... من که آب تو ز سرچشمه دل می دادم

آب و رنگت چه شد ای لاله نعمانی من

من یکی مرغ غزل خوان تو بودم چه فتاد ...

پروین اعتصامی
 
۷۲۰۷

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۶ - داغ لاله

 

بیداد رفت لاله بر باد رفته را

یا رب خزان چه بود بهار شکفته را

هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید

نو کرد داغ ماتم یاران رفته را ...

... آخر محاق نیست که ماه دو هفته را

برخیز لاله بند گلوبند خود بتاب

آورده ام به دیده گهرهای سفته را ...

شهریار
 
۷۲۰۸

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴ - ساز حبیب

 

... دو شاهدند بهشتی بسوی ما نگران

به لعل و گونه گلگون بهشت لاله و سیب

به ترک چشم و چلیپای زلف بخشیده ...

شهریار
 
۷۲۰۹

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷ - دل درویش نوازت

 

... ای سیب بهشتی به لب و گونه گلگون

داغ است دل لاله که دیوی زده گازت

در خویش زنیم آتش و خلقی به سر آریم ...

شهریار
 
۷۲۱۰

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵ - چراغ هدایت

 

... که فتنه منتظر وقت و فرصت است ای دوست

دلم به حال گل و سرو و لاله می سوزد

ز بس که باغ طبیعت پرآفت است ای دوست ...

شهریار
 
۷۲۱۱

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷ - چشم انتظار

 

... چه زندگی که غمم هست و غمگسارم نیست

به لاله های چمن چشم بسته می گذرم

که تاب دیدن دل های داغدارم نیست ...

شهریار
 
۷۲۱۲

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱ - چشم مست

 

... چون اسم چشم نرگس مخمور ژاله بار

در این چمن که لاله به کف جام زر گرفت

چون شعر خواجه تازه و تر بود شهریار ...

شهریار
 
۷۲۱۳

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳ - اشک شوق

 

... داغ فراق بین که طرب نامه وصال

ای لاله رخ به خون جگر می نگارمت

چند است نرخ بوسه به شهر شما که من ...

شهریار
 
۷۲۱۴

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶ - ویلن تاج‌بخش

 

... به قول خواجه گر از جام می کناره کنم

به دور لاله دماغ مرا کنید علاج

به روزگار تو یابد کمال موسیقی ...

شهریار
 
۷۲۱۵

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵ - رؤیای جوانی

 

... طوطی جانم از آن پسته شکرخا باشد

لاله افروخته بر سینه مواج چمن

چون چراغ کرجی ها که به دریا باشد ...

شهریار
 
۷۲۱۶

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶ - بهار زندانی

 

بی تو ای دل نکند لاله به بار آمده باشد

ما در این گوشه زندان و بهار آمده باشد ...

... شرطش این است که خسرو به شکار آمده باشد

لاله خواهم شدنش در چمن و باغ که روزی

به تماشای من آن لاله عذار آمده باشد

چه به نوشینی آن شربت مرگم که نگارین ...

شهریار
 
۷۲۱۷

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷ - عیدی عشاق

 

... به سان دختر چادرنشین صحرایی

عروس لاله به دامان کوهسار آمد

فکند زمزمه گلپونه ای به برزن و کو ...

... غزل بیار که بلبل به شاخسار آمد

برون خرام به گلگشت لاله زار امروز

که لاله زار پر از سرو گل عذار آمد

صبا به هییت گل شد وزیر تبلیغات ...

شهریار
 
۷۲۱۸

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹ - افسانه شب

 

... شد مست چو من بلبل عاشق به چمنزار

تا لاله به کف جام می ناب برآمد

تصویر خیال تو پری کرد تجلی ...

شهریار
 
۷۲۱۹

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰ - جلوه جلال

 

... به رنگ لعل تو ای گل پیاله های شراب

چو لاله بر لب نوشین جویبارانند

به غیر من که بهارم به باغ عارض تست

جهانیان همه سرگرم نوبهارانند

بیا که لاله رخان لاله ها به دامن ها

چو گل شکفته به دامان کوهسارانند ...

شهریار
 
۷۲۲۰

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲ - سیل روزگار

 

لبت تا در شکفتن لاله سیراب را ماند

دلم در بیقراری چشمه مهتاب را ماند ...

... خزان خواهیم شد ساقی کنون مستی غنیمت دان

که لاله ساغر و شبنم شراب ناب را ماند

گذشته روزگاران بین که دوران شباب ما ...

شهریار
 
 
۱
۳۵۹
۳۶۰
۳۶۱
۳۶۲
۳۶۳
۳۶۶