گنجور

 
۶۵۰۱

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۴

 

... که چون ابر بهمن شود گوهر افشان

مطر در منثور گردد به دریا

حجر لعل رخشان شود در بدخشان ...

سحاب اصفهانی
 
۶۵۰۲

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۵

 

... هر در که داشت مخفی هر زر که داشت مخزون

مقدار قطره ای چند چون است پیش دریا

هنگام مدحش الفاظ زآنسان به حسب مضمون ...

سحاب اصفهانی
 
۶۵۰۳

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴ - تبریک عید و مدح

 

... کرده در آن جرم زحل عودی و گردون مجمری

دریاچه ی پهناورش بحری زلال از کوثرش

یک برگ از نیلوفرش این گنبد نیلوفری ...

... شاهی که فرش تخت وی بر عرش جوید برتری

دریا نوال ابر کف فتحعلی شه کز شرف

زیبد به شاهان سلف دربان او را مفخری ...

سحاب اصفهانی
 
۶۵۰۴

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰ - امر الهی به ملائکه به سجده حضرت آدم و معنی عبودیت و وظیفه آن

 

... مهر ومه را از زمین بیرون کشد

ابر را آن یک به دریا می کشد

می دهد آب و به بالا می کشد ...

... در بیابان آن یکی شد رهنما

وان دگر آمد به دریا ناخدا

آن یکی شد باد را آن بادگان ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۰۵

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۱ - نداهای جان پس از جدایی از تن

 

... مرا تورا گفتیم عین صافیه

عین هم چبود تو خود دریاستی

وه چه دریایم توفان زاستی

در تو از دریای ژرف لامکان

متصل باشد دوصد دجله روان ...

... ای تو ما را اوستاد مهربان

جرعه ای بر ما از آن دریا فشان

یاد کردی مردن پیش از ممات ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۰۶

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۴ - بیان نکوهش دنیا و مذمت اهل دنیا

 

... کوههایش مسکن گرگ و پلنگ

بیشه ها پر شیر و دریا پر نهنگ

اهل آبادی همه عیار و دزد ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۰۷

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۷ - رنج و محنت اهل زرع و تجارت و ثروت

 

... خانه گردد بر سرت ناگه خراب

کشتی و توفان و بس دریا عمیق

خویش را بیرون فکن زود ای رفیق ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۰۸

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۱ - حکایت آدم آبی و سیاحت او در روی زمین

 

... عاقبت صیاد او را شاد کرد

سوی دریا بردش و آزاد کرد

اهل دریا گرد آن گشتند جمع

جمله چون پروانه اندر گرد شمع ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۰۹

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۲ - امر سیم که آدم آبی بیان کرد از بیوفایی دنیا

 

... خوایش را بر آب و بر آتش زند

بی محابا با تن به دریا افکند

بس بیابانها نوردد در طلب ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۱۰

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۹ - حکایت در سیر و سلوک به سوی حق

 

... زیر هر برگ گلی زان عالمی

هر گلش را هفت دریا شبنمی

ملا احمد نراقی
 
۶۵۱۱

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۵۰ - در توسل جستن به فخر کاینات حضرت خاتم انبیاء ص

 

... پیشگاه ادن منی رتبتت

ای در این دریا تو ما را ناخدای

وی در این صحرا تو ما را رهنمای ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۱۲

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۲ - در نکوهش فقهای بی عمل

 

... شکر حق که اندر آن مدغم شود

مخلصا از موج این دریا به جوی

باقی احوال عارف باز گوی

ملا احمد نراقی
 
۶۵۱۳

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۷ - خواهش بنده ی مقرب خلوت جلال و مشاهده ی انوار جمال

 

... آن بهشتی نور بیغش می شود

چون فتاد آن بنده در دریای نور

نور می گردد سراپا همچو طور ...

... در خور تابیدن انوار شد

بنده ی مؤمن در آن دریای نور

نور دیگر تافت بر وی همچو طور ...

... هین برآ ای مرغ جان در آشیان

هان و هان ای قطره در دریا گریز

اندرین دریای بی پهنا گریز

روز و شب هست آدمی اندر سفر ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۱۴

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۰ - رجوع به حدیث بنده ی مقرب

 

گفت یا رب یا رب ای دریای جود

ای کمینه بخششت ملک خلود ...

... ملک جاوید نعیم و وصل حور

دولت پاینده و دریای نور

لیک یا رب مجد اعلی بایدم ...

... ماهی افتاده ام اندر کنار

موجی ای دریا مرا سوی خود آر

دور از آن دریای رحمت مؤمنان

چون میان دیگ صحرا ماهیان ...

... همچو مرداد و تموز روزگار

حق بود دریای مواج کرم

موجها اندر تلاطم دمبدم

مؤمنان چون ماهیان در نیمروز

دور از دریا به خاک اندر تموز

همچو ماهی بر زمین غلتند زار

گه به پشت و گه یمین و گه یسار

غلت غلتان سوی دریا می روند

خویش را تا کی به دریا واکشند

خود بود پیدا که با غلت توان

اندرین پیدای ناپیدا کران

کی رسد ماهی به دریا ای دریغ

دامها در راه آنها ای دریغ ...

... زین زمین گرم و ریگ آتشی

ماهیی کو در خور دریا بود

حوض هم در پیش او دریا بود

ماهیان خورد اندر حوض و جو ...

... گر همی خواهی نهنگان سترگ

غوطه باید زد به دریای بزرگ

خاصه جانا آن نهنگی کش جهان ...

... چون نهنگی باشد اندر حوض جوی

روز و شب رو جانب دریا کند

رو بسوی قلزم اعلا کند ...

... می تپد از شوق آن بحر شگرف

می کشد سر سوی آن دریای ژرف

کای دریغا ای دریغا ای دریغ ...

... موج رحمت گو که پیش آرد قدم

من نهنگم در خور دریاستم

اندرین جو من کجا گنجاستم

من نهنگم جای من دریا بود

کی مقامم جوی بی پهنا بود

ای تو دریای محیط و بحر جود

جزر و مدی سوی من کن زود زود ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۱۵

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۱ - در بیان طلبیدن پروردگار بنده مقرب خود را به خلوت دارالنور و اشاره به آیه ی مبارکه سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی

 

... آمد و در قلزم انواز شد

همچو آن ماهی به دریا بار شد

ایستاد اما نه در حد جهات ...

... آید از حق سوی آن بنده خطاب

کای تو در دریای خجلت آشتاب

سر برآور وقت آه و ناله نیست ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۱۶

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۶ - رجوع به تتمه حکایت خلیل الرحمن

 

... بازگشتم سوی رب عزوجل

قطره ای بودم سوی دریا شدم

سوی آن دریای بی پهنا شدم

ذره ای بودم شدم پس آفتاب ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۱۷

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۴۱ - اثبات قدرت و ثبوت معاد جسمانی و رفع شبهه از منکرین معاد

 

... خامه ی ایجاد او نیرنگها

زد بر این دریا برآمد رنگها

قدرتش دم بر قلم زد شد رقم ...

... نامه ی پیغمبری را محتشم

لطمع زن بر لجه ی دریای فیض

حاصل آن موج توفان زای فیض ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۱۸

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۵۵ - در تضرع و تذلل و مناجات به درگاه حضرت حق تعالی

 

... ناگهان آمد هیون در جست و خیز

گه به دریا می رود گاهی هوا

بر زمین گاهی رود گاهی سما ...

... این هیون یا غول یا دیو دمان

بر لب دریا یکی ایستاده بود

دیده ها بر هر طرف بگشاده بود

ملا احمد نراقی
 
۶۵۱۹

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۵۶ - داستان خیک که بر روی آب دریا افتاده بود

 

... این یکی خیک پر از شهد و عسل

شد برهنه پس به دریا باز شد

غوطه ور در لجه ی ذخار شد ...

... دست از این خیک عسل بردار زود

هین بیفکن خیک و از دریا برا

بگذر از این سود پررنج و بلا ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۲۰

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۵۹ - مناجات با قاضی الحاجات

 

... هم تورا بحر کرم بشناخته

اندر آن دریا سفینه ساخته

خاصه دارد خاصگانی را پناه ...

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۳۲۴
۳۲۵
۳۲۶
۳۲۷
۳۲۸
۳۷۳