گنجور

 
۴۱

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۴۶ - در مدح سلطان محمود

 

... گویی برد از شیمت او مشک همی شم

بحریست دلش جز همه حکمت نزند موج

ابریست کفش جز همه گوهر ندهد نم ...

... تا هیبت و جودش ندهد مایه به هر دو

نه تیز بود آتش و نه موج زند یم

بربستۀ رنج از دل او یابد راحت ...

عنصری
 
۴۲

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۵۰

 

... دو دستش ببین تا ببینی عیان

دو بحر گهر موج شمشیر زن

پرستیدنش رکن آزادگیست ...

عنصری
 
۴۳

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - در مدح سلطان محمود غزنوی

 

... که باد مرکب او را گرفته بود عنان

ز موج آب چو بگذشت رایت منصور

فکند دولت او مر فتوح را بنیان ...

عنصری
 
۴۴

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۶۶ - در مدح سلطان محمود

 

... اگر حمله پذیری کوه و سنگی

وگر حمله بری موج بحاری

بجای صلح مهر دوستانی ...

عنصری
 
۴۵

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۵۳

 

رکاب عالی بگذشت و لشکر از پس او

چنان کجا برود فوج فوج موج بحار

فزو نشان همه کم کرد و رویشان همه پشت ...

عنصری
 
۴۶

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۱۱

 

تنی چند از موج دریا برست

رسیدند نزدیکی آبخوست

عنصری
 
۴۷

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۴۵

 

شمید و دلش موج بر زد ز جوش

ز دل هوش و از جان رمیده خروش

عنصری
 
۴۸

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۲۳

 

بر سر باد تند و موج بلند

تا بیک آبخوستشان افکند

عنصری
 
۴۹

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۳۸

 

... هر گوش صدف حلقه چشمیست پر آب

هر موج اشاره ای ز ابروی کسیست

ابوسعید ابوالخیر
 
۵۰

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۷۴

 

سودای توام در جنون می زد دوش

دریای دو دیده موج خون می زد دوش

در نیم شبی خیل خیال تو رسید ...

ابوسعید ابوالخیر
 
۵۱

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۵

 

... زلفت عنبر صدف دهان در دندان

ابرو کشتی و چین پیشانی موج

گرداب بلا غبغب و چشمت طوفان

ابوسعید ابوالخیر
 
۵۲

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۲۰

 

بحریست وجود جاودان موج زنان

زان بحر ندیده غیر موج اهل جهان

از باطن بحر موج بین گشته عیان

بر ظاهر بحر و بحر در موج نهان

ابوسعید ابوالخیر
 
۵۳

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۰ - شدن لشکر بنی شیبه به حی بنی ضبه

 

... به گفتار او از غم آزاد شد

همی راند چون موج دریا بخشم

سوی یار دل سوی بدخواه چشم ...

عیوقی
 
۵۴

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۷ - رهایی یافتن گلشاه

 

... چوزی خیمشان بخت بدره نمون

همه خیمه دیدند پر موج خون

سر غالب از تن گسسته به تیغ ...

عیوقی
 
۵۵

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۳ - بیرون رفتن ورقه از شهر یمن به جنگ کردن

 

بگرد وی اندر سواری هزار

خروشان به کردار موج بحار

همه تیغها از نیام آخته ...

عیوقی
 
۵۶

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - در صفت لشکر سلطان محمود و خلعت دادن بدانان

 

... اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار

از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج

وز غنایم خانه شان چون کشتی آکنده ز بار ...

فرخی سیستانی
 
۵۷

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۵ - در ذکر سفر سومنات و فتح آنجا و شکستن منات و رجعت سلطان گوید

 

... همی نماید هیبت همی فزاید شور

همی بر آید موجش برابر محور

سه بار با تو بدریای بیکرانه شدم

نه موج دیدم و نه هیبت و نه شور ونه شر

نخست روز که دریا ترا بدید بدید ...

فرخی سیستانی
 
۵۸

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۳ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود بن ناصر الدین سبکتگین

 

... زنگ کفر از روی بیدینان به صمصام صقیل

پشت اورا موج آن دریا بدریا در فکند

کز پس پشتش پدید آوردی از خون قتیل ...

فرخی سیستانی
 
۵۹

ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی » مجلد هفتم » بخش ۱۲ - قصیدهٔ اسکافی

 

... ز پیش آنکه نشابور شد بدو مسرور

پذیردش آمد فوجی بسان موج بحار

شریف تر ز نبوت مدان تو هیچ صفت ...

ابوالفضل بیهقی
 
۶۰

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۷

 

... و اعراض علم را به معانی جواهرند

بر موج بحر فتنه و طوفان رود جهل

باد خوش بزنده و کشتی و لنگرند ...

ناصرخسرو
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۲۶۲
sunny dark_mode