ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۱ - خورشید
... بسان چاه ویلت ژرف منفذها به پیرامون
چو دریای سعیرت موج ها زاتش به پیرامن
به پیرامون ز منفذها کلف های سیه ظاهر ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۷ - نالهٔ بهار در زندان
... لرزنده بود باید ازین چرخ بی امان
بختم چو کشتی ای است فتاده به چار موج
سکان فرو گسسته و بشکسته بادبان
طوفان غم که موج هلاکش بود ز پی
گاه از زمین بجوشد و گاهی از آسمان ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۳۰ - خزینۀ حمام
... گه آبی و گه سبز شود چون پرطاوس
آن موج لطیفی که بود روی خزینه
گر کودک بی مو ز خزینه بدر آید ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۶۵ - دامنه البرز
... گرد برگرد حصار آید همی
یا تناور کشتییی در سخت موج
کش پس ازکوشش قرار آید همی ...
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۷۴ - نفرین به انگلستان
... چون بهاد آری ز آبادان وکشتی های نفت
موج زن از شور دل ماننده دریا شوی
چون کنی یاد از عراق و ساحل اروندرود
قطره زن در موج غم که زیر و گه بالا شوی
در غم خرماستان بصره وکوت وکویت ...
... زود باشد کز کران تایمز ناپیدا شوی
طعمه خود فرض کردی جمله موجودات را
وقت آن آمدکه یکسر طعمه اعدا شوی ...
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۱ - سلام به هند بزرگ
... پیش یک مصرع زده زانو همه
جوشد ایهام و مثل چون موج آب
نکته بر هر موج خندان چون حباب
کار تاربخ و تتبع تازه گشت ...
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷۷ - کل و کلاه
... کله گه بغلتید و گه شد به اوج
به فرجام گم گشت در زیر موج
چو نومید شد کل ز صید کلاه ...
ملکالشعرا بهار » ترکیبات » توپ روس
... آب حیوه ربزه خور خوان نعمتش
درپای قهر حق ز چه رو موج زن نگشت
زبن کینه هاکه رفت به دریای رحمتش ...
... رضوان درند جامه و زد پیرهن به نیل
خون موج زد ز چشمه تسنیم و سلسبیل
گرد عزاگرفت سراپای عرش حق ...
... پرسان بیان واقعه از حضرت جلیل
کایانجی و کشتی او شد نهان به موج
آیاکلیم و امت او غرقه شد به نیل ...
ملکالشعرا بهار » ترجیعات » در رثاء سیدالشهداء (ع)
... از چه پشتیبان آن سلطان بی لشکر نگشتی
چون دچار موج غم شد کشتی آل محمد
از چه رو ای زورق بیداد بی لنگر نگشتی ...
ملکالشعرا بهار » مستزادها » کار ایران با خداست
... هردم از دریای استبداد آید بر فراز
موج های جانگداز
زین تلاطم کشتی ملت به گرداب بلاست ...
ملکالشعرا بهار » مستزادها » داد از دست خواص
... طالب حمق عوام
که صدف گم شود ار موج درافتد به مغاص
داد از دست خواص ...
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۳ - سیل در اصفهان
... چین فکنده ز خشم بر ابرو
شترک ها ز موج خیز دوان
راست چون پشته های ریگ روان
بر سر موج هاش چین و شکن
حلقه حلقه چو غیبه جوشن ...
فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲
... مرد از دایره عقل برون می خواهد
خاک این خطه اگر موج زند همچو سراب
تشنه کامی ست که از جامعه خون می خواهد ...
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۹
یک عمر چو باد دور دنیا گشتیم
چون موج هزار زیر و بالا گشتیم
با آنکه ز قطره ای نبودم افزون ...
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۲۹ - اردو کشی بمقدونیه و یونان
... چو بادی که آذر بیاید به برگ
زمین همچو دریای خون موج زن
چو ماهی در آن کشته بی پا و تن ...
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - در نعت حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی «صلیاله علیه و آله»
... که همچو برق گذر کرد عمر از نظرم
ز بسکه موج سرشگم فرو گرفته کنار
بدان رسیده که این آب بگذرد ز سرم ...
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱ - در مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
... پای تا سر همه خداست علی
اسم اعظم طلسم موجودات
گنج الا ز بعد لاست علی ...
... تا نگوید کسی کجاست علی
موجد ممکنات و مظهر کون
مظهر ذات کبریاست علی ...
... مشعر و زمزم و صفاست علی
ساحل و موج و قعر و در و صدف
بحر و کشتی و ناخداست علی ...
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - غدیریه در مدح مولی الموالی علی علیهالسلام
... ولی ز خلق جهان ای دریغ بینایی
علی است دریا هستی است موج آن دریا
کس این نداند جز مردمان دریایی ...
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۷ - مولودیه در مدح شهاب الثاقب حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
... اوست خورشید آفرینش پرتوی از طلعتش
اوست دریا ما سوی الله موج آن دریاستی
خلق از وی صادر وراجع بوی پرتو بلی ...
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶
... روی هم چون جمع سازی اضطرابی بیش نیست
هست هستی بحر ژرفی موج خیز و بی کران
واندران دریا وجود ما حبابی بیش نیست ...