گنجور

 
۳۳۲۱

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۸

 

... ز بیدادی که بر من کرده باشی منفعل گردی

مکن چون لاله چاکم در دل پرخون که می ترسم

در و داغ وفای خود به بینی و خجل گردی ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۲۲

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۸

 

... پیدا شد از فروغ رخت بر کدام دشت

در لاله ها طراوت گلهای گلشنی

چشم کدام آهو از آن چشم جان شکار ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۲۳

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۰

 

... بیا که هست مرا نیز کنج ویرانی

به لاله زار دل داغدار من بگذر

که دهر یاد ندارد چنین گلستانی ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۲۴

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در مدح میر محمدی خان فرماید

 

... من شکسته دل آن غنچه ام که پیرهنم

چو لاله سرخ ز خوناب داغ پنهان است

گلی ز باغ جهان بهر من شکفت کزان ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۲۵

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱ - در مدح مختارالدوله مرشد قلی‌خان استاجلو علیه‌الرحمه گفته

 

... حسود نیز ازین غصه جنون افزا

چو لاله داغ به دل چاک در گریبان است

چو تیر رخصت قتل مخالفت خواهد ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۲۶

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در مدح شاهزاده پریخان خانم بنت شاه طهماسب صفوی

 

... ارغوان بر سر آن شعله ریزنده شرار

لاله پیراهنی آلوده به خونابه داغ

چاک چون جیب شکیب من بی صبر و قرار ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۲۷

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۳ - در مدح و منقبت حضرت امیرالمؤمنین علی‌ابن ابی‌طالب علیه‌السلام

 

... با سهیل کرمت در چمن ار تیغ غرور

نشکافد سپر لاله حمرا سپرک

رتبه ذات تو را شعله انوار ظهور ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۲۸

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۸ - تجدید مطلع

 

... ز صیت تقویش از خوف نام خود لرزد

چو لاله در گذر باد جام در کف جم

ز بیم شحنه ناموس او عیان نشود ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۲۹

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۹ - در منقبت حضرت امیرالمؤمنین علی‌ابن ابیطالب

 

... بس که دست انتقام از قوت عدلت قویست

لاله رنگ از خون شاهین است چنگال حمام

از ایمه ذات مرتاض تو ممتاز آمده ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۳۰

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۱ - ایضا من بدایع افکاره فی مدح اعتمادالدوله میرزا لطف الله

 

... وز انتعاش کند زیب مجلسش یک چند

چو لاله و سمن ونرگس و گل و ریحان

ز عمد صد رهش افتد نظر بر او اما ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۳۱

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۴ - فی مدح ولده ولیجان سلطان ترکمان گفته

 

... که نخل هاش چمانند و سروهاش روان

ز روی لاله رخان مجلسش عجب باغی است

که از شراب و خمار آمدش بهار و خزان ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۳۲

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات از رسالهٔ جلالیه » شمارهٔ ۶۳

 

... پی صحرانوردی کوه گردی دشت پیمایی

ز تخم اشگ دیگر لاله خواهد کشت در صحرا

چو مجنون دامن هامون به خون دیده آلایی ...

محتشم کاشانی
 
۳۳۳۳

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۶- بدیع الزمان میرزا

 

... بدیع الزمان میرزا بطرف زمین داور گرم سیر شد و بنابر مخالفت حکام آنجا روی باسترآباد نهاد و از آنجا متوجه عراق گشته بخدمت حضرت سلطان صاحب قران مغفور رسید حسب الحکم در ری ساکن گردید ثانیا هوای سلطنت کرد با معدودی بصوب استرآباد علم کشورستانی برافراخت و از حاکم آنجا که از جمله بهادران شیبک ازبک بود شکست یافته خود را بطرف هند انداخت و قریب بیکسال در آنجا سرگردان میگشت و در حینی که ممالک خرسان از ماهیچه رایات صاحب قران مغفور ثالت نیرین شده بود بار دیگر بملازمت آنحضرت رسید و در رکاب ظفر انتساب به تبریزآمد و در شنب غازان ساکن گشته در سنه عشرین و تسعمایه ۹۲۰ بموافقت سلیم والی روم متوجه آن مرز و بوم گشت بعد از چهارماه بمرض طاعون درگذشت و مصدوقه آیه وافی هدایت و ماتدری نفس بای ارض تموت گردید این دو مطلع در سفینه دوران یادگار اوست

مه من بی گل رویت دلم خون گشت چون لاله

جگر هم از غم هجران شده پر گاله پر گاله

چو رخسار تو از نوشیدن می لاله گون گردد

درون من صراحی وار تالب غرق خون گردد

سام میرزا صفوی
 
۳۳۳۵

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۳۳- شاه طاهر

 

... شاهد مهر چو آید بشبستان حمل

لاله فانوس برافرازد و نرگس مشعل

و این دو بیت مطلع غزل نیز از اوست ...

سام میرزا صفوی
 
۳۳۳۶

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۴۱- میر همایون

 

... دیگر باره او را از قید نجات داده در مجلس راه دادند تاریخ فوت او معلوم نشد اما مدفن او قریه ارمک است از اعمال کاشان این چند بیت از اشعار اوست

نشستم تا کمر در خون ز اشک لاله گون خود

تو چون دشمن شدی منهم کمر بستم بخون خود ...

... بیکدم آب کاز باران چشاند کوه را گردون

دهد از لاله در پی صد هزارش ساغر پرخون

دهانت غنچه نرگس و رخ لاله حیرانم

که در یک شاخ چون پیدا شد این گلهای گوناگون

سام میرزا صفوی
 
۳۳۳۷

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ سوم در ذکر وزرا » ۱۷۲- سیف الدین محمود رجایی

 

... کنون کاز سر سرو و پای صنوبر

کشد مرغ مرغوله و لاله ساغر

قصیده ای غرا گفته این مطلع و یک بیت از آن قصیده از اوست ...

سام میرزا صفوی
 
۳۳۳۹

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ چهارم در ذکر حضرات واجب التعظیم » ۲۴۱- قاضی سنجانی

 

... مطلع

چو لاله با دل پر داغ و حسرت زین چمن رفتم

تو ای شاخ گل رعنا بمان باقی که من رفتم

سام میرزا صفوی
 
۳۳۴۰

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۶۴- مولانا عبدالرحمن جامی

 

... داریم جدا ز باغ ایشان

چون لاله بسینه داغ ایشان

این بیت در تعریف شتر از خردنامه اسکندری اوست ...

سام میرزا صفوی
 
 
۱
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۱۶۸
۱۶۹
۳۶۲