گنجور

 
۲۵۲۱

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱

 

... فروغی از لب نوشین او مگر دم زد

که شهره در همه شهر است شعر شیرینش

فروغی بسطامی
 
۲۵۲۲

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۹

 

... آن که ز خاک مقدمش صاحب چشم روشنم

در همه جا فروغیا رفت فروغ شعر من

چشم و چراغ شاعران در همه مجلسی منم

فروغی بسطامی
 
۲۵۲۳

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶

 

... یا فروغی مدح سلطان ناصرالدین ثبت کن

یا نهاد شعر را از صفحه دیوان بکن

فروغی بسطامی
 
۲۵۲۴

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱

 

... کز گهرش برده اب نظم گهر بار من

تا که فروغی شنید شعر مرا شهریار

شهره هر شهر شد دفتر اشعار من

فروغی بسطامی
 
۲۵۲۵

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵

 

... اشعار فروغی را با نافه رقم باید

آن شعر مسلسل را شستن به گلاب اولی

فروغی بسطامی
 
۲۵۲۶

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۶

 

... هم به معنی واقف اسرار پنهانم تویی

سطر با شعر فروغی را به خشنودی بخوان

شب که از بهر طرب در بزم سلطانم تویی ...

فروغی بسطامی
 
۲۵۲۷

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » تضمین‌ها » شمارهٔ ۸

 

... که مدار فلکش در خط پرگار بود

ملکا شعر فروغی همه در مدحت توست

که چنین صاحب اشعار گهربار بود

فروغی بسطامی
 
۲۵۲۸

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۷ - بسحق شیرازی

 

... گه خمیریم و گاه بغراییم

سید چون او را دیده فرموده رشته لاک معرفت شمایید به سید در جواب گفته که ما نمی توانیم از الله گفت از نعمت الله می گوییم جناب شاه داعی الله شیرازی با وی معاصر و معاشر و وی را تمجید کرده مرثیه در وفاتش به نظم آورده غرض شیخ اشعار بسیار از هر مقوله دارند وبیشتر مصارع شمس الدین محمد حافظ شیرازی را به تضمین در شعر خود می آورند مرقدش در تکیه چهل تنان شیراز و این چند بیت از اوست

گیپاپزان سحر که سر کله واکنند ...

رضاقلی خان هدایت
 
۲۵۲۹

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۴ - خسرو دهلوی قُدِّسَ سِرُّه

 

امیر یمین الدین خسرو بن امیر محمود از مشاهیر امرا و شعرا بوده پدرش از ترکستان و از طایفه لاچین و سالها در دهلی به منصب امارت بر همگنان مباهی بوده از سلطان محمد تغلق شاه الطاف دیده عاقبت در غزوه کفره شهید گردید و خلف الصدق او خسرو به مرتبه امارت سربلند و از مراحم سلطانی بهره مند آمد بنا بر ضیاء فطرت و صفای طویت همت بلندش به امارت ظاهر قناعت ننمود طالب خسروی معنوی و امارات خسروی گردید نعمت فقیری را بر امیری و دولت اخروی را بر خسروی راجح دید لاجرم دست به دامن شیخ کرام شیخ نظام که سر حلقه اولیای زمان و سردفتر اصفیای آن دوران بود زد و از وارستگان شد چنانکه شیخ نظام می گفتی امید است که مرا به سوز سینه این ترک بخشند پانصد هزار بیت شعر دارند با شیخ سعدی صحبت داشته هفتاد و چهار سال عمر کرده در سنه ۷۲۵ در مقبره شکرگنج مدفون شد

منغزلیاته ...

رضاقلی خان هدایت
 
۲۵۳۰

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۸۸ - صفی سبزواری

 

و هو قدوة السالکین مولانا فخرالدین علی بن مولانا حسین الواعظ المتخلص به کاشفی پدرش از معارف فضلاست به هرات رفته شرف مصاهرت مولانا جامی را دریافت و فخرالدین علی صبیه زاده مولانا جامی است از علما و فضلا و عرفا بوده ارادت به جناب خواجه عبدالله احرار نقشبندی داشته صاحب تألیفات است انتخاب کتاب رشحات عین الحیات در ذکر مشایخ سلسله علیه نقشبندیه از اوست تحقیقات کرده به هر صورت گاهی شعر می گفته تیمنا و تبرکا رباعی از او نوشته شد

رباعی ...

رضاقلی خان هدایت
 
۲۵۳۲

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴۶ - مراد قزوینی

 

سالکی صاحب نفس و فقیری پاک از هوس بوده این شعر از اوست

عمری به در صومعه شیخ نشستیم ...

رضاقلی خان هدایت
 
۲۵۳۳

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۶ - انوری ابیوردی

 

حکیم اوحدالدین از فضلای زمان و از حکمای اوان خود بوده ظهورش در انتهای ملک ملکشاه و ابتدای دولت سلطان سنجر سلجوقی بوده و مداحی آن سلطان را نموده در طریق شعر و شاعری طرزی مرغوب و طوری مطلوب داشته و در این سیاق همت بر تتبع ابوالفرج رونی می گماشته با رشید الدین وطواط و ادیب صابر و امیر معزی و جمعی از فصحای شعرای آن عهد معاصر بوده ادیب را تمجید نموده در فن ریاضی مهارت کلی حاصل کرده و مردم را به احکام وی وثوق بوده حکم به طوفان بادی کرده و تخلف یافته و ابنای زمان برو شوریدند گویند ظهور جنگیزخان را ما دل به آن حکم داشتند که طوفان وار باعث ویرانی دیار گردید به هر صورت به اغوای حکیم سوزنی سمرقندی فتوحی شاعر با وی کید کرده قطعه در هجو بلخ گفته و به نام حکیم شهرت داد بلخیان از حکیم رنجیده و حکیم را از بلخ اخراج کردند آخر یافتند که قطعه از فتوحی است و اکنون در دیوان حکیم می نویسند غرض احوال و اقوال او مشهور عالم است و اشعارش شاعران را مسلم در تذکره ها اشعار حکیم مندرج است و دیوانش هم بسیار اما چون فقیر بیشتر اشعاری که متضمن حقیقتی و نصیحتی است قلمی می نماید و از ابیات شاعرانه چشم می پوشد از ضبط قصاید و مدایح معذور است به چند بیتی حکیمانه از عالم نصایح و چند قطعه حاکی بر حکمت و موعظه و قناعت اکتفا کرده و العذر عندالکرام مقبول گویند در اواخر حال تایب شد سلطان او را طلب کرده حکیم نپذیرفت و این قطعه را که در صفت تجرد خود گفته و مطلعش این است به سلطان فرستاد

کلبه ای کاندرو به روز و به شب ...

... سنایی گرچه از وجه مناجاتی همی گوید

به شعری ورز حرص و آنکه یابد دیده بینا

که یارب مر سنایی را سنایی ده تو در حکمت ...

... ٭٭٭

انوری چند از قبول عامه بهر ننگ شعر

راه حکمت رو قبول عامه گو هرگز مباش ...

رضاقلی خان هدایت
 
۲۵۳۴

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۷ - بندار رازی

 

اسمش خواجه کمال الدین و از اهل قهستان ری و صاحب اسماعیل بن عباد مربی وی با مجد الدوله دیلمی معاصر و در همه فنون کمالات قادر اشعار عربی و فارسی و دیلمی گفته و گوهر معانی به مشقت اندیشه سفته ظهیر فاریابی که ازمعارف شعر است او را مدیح سراست غرض فاضلی رفیع القدر و فرزانه ای وسیع الصدر بوده این چند بیت از اوست

ازمرگ حذر کردن دو روز روا نیست ...

رضاقلی خان هدایت
 
۲۵۳۵

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۱ - جمال اصفهانی قُدِّسَ سِرُّه

 

اسمش عبدالرزاق و در فضایل و کمالات یگانه آفاق جامع علوم معقول و منقول والد کمال الدین اسماعیل اصفهانی است از تصوف و حکمت بهره ای وافی و حاصل وافر دریافته ایام عمر خود را به عزلت و مجاهدت می گذرانیده فاضلی است نحریر و ادیبی است بی نظیر فرزانه ای است هوشیار و سخنوری است بزرگوار در اغلب فنون اهل حرفت نهایت قدرت داشته دیوانش قریب به بیست هزار بیت این چند شعر از قصاید اوست

قصیده در نصیحت و موعظه و تحقیق و حکمت ...

رضاقلی خان هدایت
 
۲۵۳۶

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۳ - حسین یزدی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

و هو زبدة الفضلاء و العلما قاضی میر حسین میبدی از اعاظم محققین و اماجد مدققین حکیمی است بی نظیر و سالکی است صافی ضمیر در فنون علوم مشهور و معروف عربیا و فارسیا تصانیف مفیده دارد مانند شرح هدایه و شرح کافیه و طوالع و شمسیه و شرح دیوان ولایت توأمان حضرت امیرالمؤمنین گاهی شعر می گفته وفاتش در سنه ۹۱۰ از اوست

رباعی ...

رضاقلی خان هدایت
 
۲۵۳۷

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۷ - حسین خوانساری علیه الرّحمة

 

اعلم علماء و افضل فضلای زمان خود بوده سالها در اصفهان مولویت نموده چون والدش آقا جمال و ولدش نیز آقا جمال نام داشته او را ذوالجمالین خواندند تحصیل علوم در خدمت فاضل نحریر خلیفه سلطان و سایر فضلا کرده در زمان شاه سلیمان کمال اعزاز و اکرام یافته و شاه سلیمان را به قاعده امامیه که مجتهد نایب امام است و سلطان نایب مجتهد مولانا را به نیابت خود بر تخت نشانید چنانکه شاه سلطان حسین صفوی را جناب علامه محدث مجلسی مولانا محمد باقر را نایب مناب خود کرده غرض آن جناب از مجتهدین و محققین زمان و تصانیف عالیه اش مدار علیه علمای دوران است گاهی شعر می گفته این رباعی از اوست

ای باد صبا طرب فزا می آیی ...

رضاقلی خان هدایت
 
۲۵۳۸

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۳ - زکی شیرازی علیه الرّحمة

 

و هو شیخ عبدالله بن ابی تراب بن بهرام بن زکی بن عبدالله بیجزلست از فحول فضلا و عدول حکما و اکمل عرفای عهد خود بوده قاضی ناصر الدین بیضاوی و قطب الدین علامه و ابوالنجاش ظهیر الدین عبدالرحمن برغش تحصیل فضایل در خدمت آن جناب نموده اند و در رسالة الابرار فی الاخبار الاخیار آمده که او معلم و استاد جمیع فضلا و تمام علمای آن زمان بوده قاضی بیضاوی از کرامت او نقل کرده که وی بعد ازوفات زنده شد و فتوی علمای مصر را جواب نوشته باز درگذشت و بناء علیه وی را ذوالموتین لقب کرده اند قدوقع هذاالأمر فی سنة سبع و سبعین و ستمایة العلم عندالله والعهدة علی الراوی گاهی شعر می فرموده این رباعی به نام اوست

در عالم بی وفا دویدیدم بسی ...

رضاقلی خان هدایت
 
۲۵۳۹

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

... ما از پی سنایی و عطار آمدیم

همه فضلا و حکما وی را ستوده و به وی اظهار وثوق نموده الحق سخنانش بی نظیر و بیانش دلپذیر قطع نظر از مراتب فضل و کمال و معرفت در فن شعر استاد است او را کتابی است معروف و معلوم و به حدیقة الحقایق موسوم الحق حقیقة الحقایق و حدیقة الحدایق است و به هرچه دروصفش گویند لایق آن را قرب سالی منظوم فرموده و در سنه ۵۲۵ اختتام نموده بعضی در آن نسخه طعن کردند حکیم نسختی از آن به بغداد نزد برهان الدین ابوالحسن علی المعروف به بریان فرستاده علما فتوی نوشتند که در وی مجال طعن نیست سلطان آن جماعت را تأدیب بلیغ کرده حکیم را سوای حدیقه مثنوی زاد السالکین و طریق التحقیق و سیرالعباد الی المعاد و عقل نامه بر وزن حدیقه می باشد وفات وی درسنه پانصد و چهل و پنج در غزنین واقع شد و این ابیات از آن جناب است

منقصایده قدس سره ...

رضاقلی خان هدایت
 
۲۵۴۰

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۸ - شهاب الدّین مقتول قُدِّس سِرُّه

 

اسم شریف آن جناب یحیی و مکنی است به ابوالفتح و به شیخ اشراق مشهور است گویند خواهرزاده جناب شیخ شهاب سهروردی است در هر حال از اکابر مشایخ و از حکمای راسخ بوده تألیفات بدیعه فرموده رساله حکمت اشراق و متن هیاکل بر فضیلت وی شاهدی است عادل در علوم عربیه نیز طاق و در حکمت و احادیث و ریاضی مشهور آفاق در سنه پانصد و هشتاد و هفت در حلب به درجه شهادت رسید مدت عمرش هشتاد و هشت سال نیز گفته اند تصانیفش بسیار است و از آن جمله است مطارحات تلویحات حکمت اشراق لمحات الواح عمادیه هیاکل نوریه مقاومات رمزالوحی مبدء و معاد فارسی بستان القلوب طوارق الانوار نفحات فی الاصول الکلیه در تصوف بارقات الالهیه نغمات السماویه لوامع الانوار رقیم القدسی اعتقاد الحکماء کتاب البصر رسالة العشق رسالة المعراج رساله درجات رساله آواز پر جبرییل رساله صفیر سیمرغ دعوات الکواکب و تسبیحات هیاکل فارسیه شرح اشارات رساله یزدان شناخت رساله در سیمیا گاهی عربیا و فارسیا شعر می فرموده از اوست

وإنی فی الظلام رأیت ضوء ...

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۱۲۵
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۵۰
sunny dark_mode