چون نرقصد جانم از شادی که جانانم تویی
محرم دل مطلب تن مقصد جانم تویی
امشب که زیبا صنم ماه شبستانم تویی
چرخ پنداری نمیداند که مهمانم تویی
از دهان و قد و عارض ای بت حوری سرشت
حوض کوثر شاخ طوبی باغ رضوانم تویی
دشمن بیگانهام تا شاهد بزم منی
مانع پروانهام تا شمع ایوانم تویی
برق عشقت کفر و ایمان مرا یکسر بسوخت
کز رخ و گیسو بلای کفر و ایمانم تویی
گر مسلمان کافرم خواند مقام شکوه نیست
تا بت بی باک و شوخ و نامسلمانم تویی
آن که می جوید به هر شامی سر زلفت منم
وان که میخواهد به هر صبحی پریشانم تویی
آن که آسان میسپارد جان به دیدارت منم
آن که مشکل میپسندد کار آسانم تویی
آن که میگرید به یاد لعل خندانت منم
آن که میخندد به کار چشم گریانم تویی
آن که بر خونش نمیگیرد گریبانت منم
وان که مژگانش نمیدوزد گریبانم تویی
هم به صورت والهٔ انوار پیدایت منم
هم به معنی واقف اسرار پنهانم تویی
سطر با شعر فروغی را به خشنودی بخوان
شب که از بهر طرب در بزم سلطانم تویی
ناصرالدین شاه روشن دل که هر صبحش سپهر
عرضه میدارد که خورشید درخشانم تویی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خرم از درد توام زانرو که درمانم توئی
رفتی از چشمم ولی پیوسته در جانم توئی
آشکارا درد دل پیش تو گفتن روی نیست
زانکه من پروانه ام شمع شبستانم توئی
بی گل رویت اگر چون ابر گریم عیب نیست
[...]
هر کجا حیرانم اندر چشم گریانم توئی
روی در هرکس که دارم قبلهٔ جانم توئی
گرچه در بزم دگر شبها چو شمعم در گداز
آن که هر دم میکشد از سوز پنهانم توئی
گرچه هستم موج خور در بحر شوق دیگری
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.