گنجور

 
۲۰۴۱

وطواط » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

... با عشق تو غم دل و دیده کرا بود

تا کی تنم ز عشق تو بار بلا کشد

تا کی دلم ز جور تو یار عنا بود ...

وطواط
 
۲۰۴۲

وطواط » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

... زین طرفه طرفهطرفه شمشاد شد نوان

تا پشته پشته بار فراقش همی کشم

چون ذره ذره کرد مرا بر هوا هوان ...

... زین ذره ذرهذره گرد آیدم گران

هجرانش باره باره زمن برد خواب و خور

من خیره خیره مانده ز دست عنا عیان

زان باره باره باره

زین خیره خیره خیره ...

وطواط
 
۲۰۴۳

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - در توحید

 

ای خداوندی که از لطف تو جاه آورده ام

ز آنچه بودستم گرفته بارگاه آورده ام

هست روشن هست نور روشنی چندین دلیل ...

... گر خطا کردم به دل وز دیده اکنون از ندم

گویی از دل بار و از دیده میاه آورده ام

گرچه از حشمت به فرق من کلاه بندگی است ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۴۴

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - در موعظه و نصیحت

 

... که هم امید خلاص است و هم ز غرق بآب

دو دیده را زندم سیل بار باید کرد

بر آن امید که سیلاب می کند گرداب ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۴۵

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - در مدح وزیر نظام الدین

 

... یک بنده وهاب نیابند بگیتی

نایافته صد بار ز جود تو مواهب

از مایده و مشرب و بر و کرم تست ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۴۶

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - شاعر دروغگوست؟

 

... مثل زنند که شاعر دروغگوی بود

خطاست باری نزد من این مثل نه صواب

بباب مدح خداوندگار و قصه خویش ...

... تمام بقعه و فرزند خود برونق و آب

بصدر بار تو بردارم از جهان حاجت

اگر بیک لب نان باشد و بیک دم آب ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۴۷

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در مدح قدر طغان خان

 

... در جهان هر کجا جهانداریست

از تبار قدر طغان خانست

قبله جمله جهانداران

صدر بار قدر طغان خانست

گردن سرکشان ز بار منن

زیر بار قدر طغان خانست

شجر ملک و دین ملت را

برگ و بار قدر طغان خانست

حسن جمشید و فر افریدون ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۴۸

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - در مدح وزیر شمس الملک

 

... خیرالکلام اهل کفایت کلام تست

بی بار منتی و کرام و کبار را

گردن زبار منت در طوق وام تست

از جاه پادشاه جهان مالک الرقاب ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۴۹

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۴ - در مدح سلطان محمود تمغاج خان

 

... کژ برآید زار تا در دست استیصال باد

بار نال لشگر آمال اهل بغی را

تیرباران سپاهت لشگر آجال باد

رأی تو بر رأی دشمن دست تو بر دست خصم ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۵۰

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - در توبه و انابه

 

... بودم دوان چو گور بدشت فساد و فسق

تا زنده و مراغه گرو بار ناپذیر

صیاد پیری آمد و بر اصطیاد من ...

... یکروی تف نار و دگر روی زمهریر

در زیر بار جرم و زلل مانده چون خزان

از هر سویی شهیق برآورده و زفیر ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۵۱

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۱ - در مدح قدر خان

 

... شاهی رسید ملک سمرقند را که هست

جمشید صف موکب و خورشید صدر بار

از شرق تا بغرب ببخشد بیک سوآل

ور قاف تا بقاف بگیرد بیک سوار

شاهی که هست روز نبرد و مبارزت

یک تن که حمله آرد در روی صد هزار ...

... تأثیر عدل او کند آن ملکرا چنان

کز خار ظلم میوه عدل آورد ببار

ای از شهان بگوهر شاهی بزرگتر ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۵۲

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۳ - در مدح سلطان مسعود بن حسن

 

... بره از پستان گرگ گرسنه شد سیر شیر

در سرای بار تو گر جانشان باز آمدی

حاجب بار تو بودی اردوان و اردشیر

نام پیغمبر بشیر است و نذیر اندر نبی ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۵۳

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - در مدح رکن الدین

 

... شاهی که اصل و فرع نهال نهاد او

از آفرین بنشو و نما یافت برگ و بار

باشد ملک ملقن هر مالک سخن ...

... خورشید وار از فلک خسروی بتاب

هم روز بار دادن و هم روز کارزار

تا ذره وار بر تو موالی دهند عرض ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۵۴

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - در مدح علی بن حسین بن ذوالفقار

 

... خورشیدوار نیزه تو نور افکند

جمشیدواران بنشینی بصدر بار

اندر سر حسام تو باشد قرار ملک ...

... در حمله چون سکندر گرد مصاف وار

زارست کار آنکه بوقت مبارزت

با کمترین غلام تو افتد بکارزار ...

... سیارگان چو لشکر و خورشید شهریار

بارند لشکر تو ز سیارگان فزون

بگرفته زین کنار جهان تا بدان کنار ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۵۵

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۷ - در مدح فخر الدین احمد

 

... باده سوری بکف گیر ای بت گلرنگ روی

آن گل سوری که بر سرو روان آید ببار

در میان انجمن بخرام و ساقی باش از آنک ...

... فخر دین احمد که تا با مصطفی خیزد بحشر

خویشتن را ساخت از اولاد او خویش و تبار

هر که او خویش و تبار آل پیغمبر بود

در دو گیتی باشد ایمن از خسار و از تبار

مهتران دین و دنیا بر مراد یکدگر ...

... تیره ماه آمد بخدمت تا کند در باغها

شاخساران را بروز سور تو دینار بار

دست نقاشان چین و کله بندان ساختند ...

... مقتدای مشرق و مغرب بجاه و سروری

اطهر و اشرف بدند از جمع سادات کبار

چون تو باشی اظهر و اشرف بود فرزند تو ...

... امت جد تو پیش تخت تو از طبع خویش

چون غلامان پادشاهان را مطیع و بردبار

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۵۶

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - در سپاس از ایزد و مدح سنجر

 

... از ره نیک اعتقادی در ره نیکو دلی

خواستم مرکهتران خویشتن را کار و بار

مرکبان تیز تک دادم مر آنها را کجا ...

... کس بمال خویش چندین دشمن انگیزد که من

ای خداوندان مال الاعتبار الاعتبار

دشمنی کردند و بدگویی بر خاقان مرا

در دل خاقان فکندند از خلاف من غبار

خانمان من در آنروزی که آن هرگز مباد ...

... ساعتی کان حلقه را در ساعد آرم چون سوار

عدل سلطان جهان خواهم ز جبار جهان

چون بهنگام تضرع بر حجر مالم عذار

در زیارتگاه یثرب برکت عمرش خوهم

زانکه در دنیا نباشد زان مبارکتر مزار

باری از دیدار تو بی کم خلاف آورده اند

دورتر باشم بسالی و بفرسنگی هزار ...

... روی احباب خداوند جهان بادا چو گل

دیده های بدسگالانش چو ابر تندبار

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۵۷

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح سعدالملک

 

... پر و بال تو شد از شه باز گشتی و فکند

با فراغ سایه بر سر خویش و تبار

سایه پروردان پر جاه و اقبال تواند

آل سعدالملک ماضی از صغار و از کبار

کلک ملک آرای تو توقیع نکند جز بعدل ...

... مهر تو در هر دلی خمر است بی رنج خمار

قبله ابنای ایامست صدر بار تو

زانکه در ایام تو در هیچ صدری نیست بار

از جمال طلعت خورشید رخشان آسمان

هرگز آن زینت بیابد کز تو مسند روز بار

چون بصدر بار بنشینی چنان کز ابر سیل

کف راد تو شود بر سایلان دینار بار

بنده پروردگاری و قلم رانده شده ...

... باب سعد اکبر و اصغر شده ناظر بتو

هم بر احباب تو ناظر از صغار و از کبار

بخت مسعود تو خوانده بر سرای بار تو

خیر دار حل فیها خیر ارباب الدیار ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۵۸

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۵ - در مدح بهاء الدین بن سعدالدوله

 

... تا بوستان بتابش شاه ستارگان

بر شاخ آسمان گون آرد ستار بار

بستان شود چنانکه ندانیش ز آسمان

چون ابر گشت بر رخ بستان ستاره بار

بر شاخسار بستان بلبل نوازند

نوی است خوش نوایی بلبل ز شاخسار

در جویبار سرو ببالد ز بهر آن

تا فاخته بنالد بر سرو جویبار

بی آب دیده بر طرف جویبار گل

قمری غریو دارد بر جستجوی یار ...

... مگذار کز کنار تو گیرد دمی کنار

از خاک و خار و خاره باردیبهشت ماه

روید بنفشه زار و سمن زار و لاله زار ...

... فرزند سعد دولت و فرزند سعد ملک

چون جد و چون پدر شرف دوده و تبار

از دوده و تبار وی افکنده دور چرخ

در دوده و تبار بداندیش او تبار

ای صدر روزگار که در روزگار خویش

نور دل گرامی و تاج سر کبار

پیروزه گون سپهر بزیر نگین تست ...

... نام هزار دستان در بوستان هزار

شاعر هزار بار ببستان مدح تو

تا چون هزار دستان دستان زند هزار

سال بقای عمر تو پیش از ستاره باد

صد بار زانکه کرد ستاره شمر شمار

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۵۹

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۸ - در مدح ملک الدهاقین

 

... برخاسته ز خیل ملایک ازو نفیر

وز قامتش قیامتی از سرو جویبار

آمد بعیدگاه چو سرو آن بچهره گل

بر برق چون براقی گلگون شده سوار

گل بود بار سرو چو آن بت پیاده شد

وانگه که شد سوار گل آورد سرو بار

تیر و کمان قبضه و بازوش را یکی ...

... خورشیدوار نور دهد بر همه جهان

جمشیدوار چون بنشیند بصدر بار

خورشید را ببرج محل چون بود شرف

او را شرف زیادت از آن دان هزار بار

از قدر بر مثال سپهر است سرفراز ...

... هست از نسیم خلق وی آورده خلق را

شاخ درست دولت و اقبال برگ و بار

انعام و بر برحسب رزق خلق کرد ...

سوزنی سمرقندی
 
۲۰۶۰

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۹ - در مدح دهقان علی بن احمد

 

... رخ خرد را خال است و چشم بد را خار

مصدری که چو بر صدر بار بنشیند

چو آفتاب کند خیره دیده نظار ...

... کمر بخدمت او سال و ماه بسته کرام

زبان بمدحت او روز و شب گشاده کبار

بزرگواری کز مدح و از مناقب او ...

... به بر و احسان زابرار برتری دارد

ببرگ و بار بدانسان که طوبی از اشجار

کف عطاده او بی سخا و احسان نیست

درخت طوبی بی برگ نبود و بی بار

ایا کسی که نماید بچشم خلق جهان

جهان ز نیکی کردار تو چنان کردار

سرای بار تو از فر تو چنان صفت است

صفت همان که چنانست بی خلاف و غبار

بروزنامه عمر تو بی سخا و کرم ...

... همیشه تا ز خداوند روزه داران را

بود دو شادی چونانکه هست در اخبار

یکی بدنیا وقت گشادن روزه ...

... خجسته باد مه روزه چونکه عید رسید

خجسته تر ز مه روزه عید تو صد بار

سوزنی سمرقندی
 
 
۱
۱۰۱
۱۰۲
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۶۵۵