در این جهان که سرای غمست و تاسه و تاب
چو کاسه بر سر آبیم و تیره دل چو سراب
خراب عالم و ما جغدوار و این نه عجب
عجب از آنکه نمانند جغد را بخراب
بخواب غفلت خفتیم خورده شربت جهل
که تا شدیم زبیدار فتنه بی خور و خواب
کباب آتش حرصیم و آن ز خامی ماست
حقیقت است که هر خام را کنند کباب
کباب خویش نخوانیم و زو عمل نکنیم
که ناگزیر ستایندمان ز اهل کتاب
بحرص خواسته ورزیم تا شود بر ما
وبال خواسته چونانکه موی بر سنجاب
تقی و عاقبت اندیش نیست از ما کس
ازین شدیم سزاوار گونه گونه عقاب
عقاب طاعت ما باز مانده از پرواز
شدیم صید معاصی چو کبک صید عقاب
همه طریق صواب از خطا همیدانم
گرفته راه خطائیم و باز مانده صواب
عنان ز طاعت حق تافتیم و بر باطل
بر اسب معصیت آورده پای را برکاب
اگر خدای تعالی حساب خواهد و بس
بس است ما را گر عاقلیم شرم حساب
که دست طاقت آن گر ملک نهد بر ما
گرانترین گنهی را سبکترین عذاب
همی پزیم همه در تنور چوبین نان
همی بریم همه جامه بر تن از مهتاب
دماغ ما ز خرد نیستی اگر خالی
نرانده ایمی گستاخ وار جز بخلاب
درین جهان که دو دم بیش نیست مایه عمر
درنگ سود ندارد چو دم بود بشتاب
از آن چه به که یکی زین دو دم بتوبه زنیم
چو باب توبه نه بستست ایزد تواب
شدیم جمله بگرداب معصیت گردان
که هم امید خلاص است و هم ز غرق بآب
دو دیده را زندم سیل بار باید کرد
بر آن امید که سیلاب می کند گرداب
بآب دیده بشوئیم نامه عصیان
که هست نامه عصیان چو ریم خورده بتاب
اگر به نسبت سلمانیم ز روی پدر
نسب چو سود چو گوید فلک فلاانساب
که تا بسیرت سلمان شوم دعائی کن
مگر دعای تو در حق من شود ایجاب
بحکم ایزد وهاب تا بخواهد داشت
سپهر روشن دوران بگرد تیره تراب
چه بوتراب و جنید و شفیق و شبلی باش
دو دیده بر ره فرمان ایزد وهاب
درود باد ز ما و تو بر رسول خدای
فزون ز ذره خورشید و قطره های سحاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بازتاب وضعیت بشر در دنیای پر از غم و ناامیدی میپردازد. شاعر از غفلت انسانها و خوابآلودگی آنها میگوید که به سبب جهل به خواب رفتهاند. او به توصیف حرص و طمع میپردازد و میافزاید که افراد از مسیر صحیح دور شده و در معصیت گرفتار شدهاند. در نهایت، او از خداوند میخواهد که به او توفیق توبه عنایت کند و بر این باور است که برای رهایی از گناهان و معاصی، باید در هنگام زندگی تلاش کرد و از امید به بخشش الهی غافل نشد. شاعر به تأمل در عاقبت درست و تباهی در زندگی اشاره میکند و به اهمیت توبه تأکید دارد.
هوش مصنوعی: در این دنیا که پر از غم و مشکلات است، ما مانند کاسهای هستیم که بر روی آب قرار دارد و با کوچکترین تکانی بهراحتی میلرزد. دلهای ما هم مانند سراب هستند، در حالی که میخواهیم آرامش و روشنی داشته باشیم، اما در واقعیت با تاریکی و ناامیدی مواجهایم.
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که محیط پیرامون ما خراب و آشفته است و ما مانند جغدها در این ویرانی زندگی میکنیم. این وضعیت خیلی هم عجیب نیست، زیرا جغدها خود به خاطر ویرانی و خرابی زندگی میکنند. به نوعی میتوان گفت که در چنین شرایطی، آنچه که طبیعی به نظر میرسد، همین وضعیت نابسامان است.
هوش مصنوعی: ما در خواب غفلت به سر میبردیم و با نوشیدن زهر جهل، بیداریمان تحت تاثیر قرار گرفت. حالا به خاطر بیدار شدن، در میان فتنهها و مشکلات، نه خوراک داریم و نه توان خوابیدن.
هوش مصنوعی: ما مانند کبابی هستیم که در آتش حرص و ولع قرار داریم و این ناشی از ناآگاهی ماست. واقعیت این است که هر کسی که خام و ناپخته باشد، میتواند در این آتش بسوزد و تبدیل به کباب شود.
هوش مصنوعی: اگر ما از کباب خود سخن نگوییم و به آن عمل نکنیم، حتماً کسانی که اهل علم و فرهنگ هستند، ما را ستایش خواهند کرد.
هوش مصنوعی: ما باید تلاش کنیم تا خواستههایمان بر ما سنگینی نکند، همانطور که موی سنجاب بر او فشار نیاورد.
هوش مصنوعی: هیچکدام از ما به فکر تقوی و عاقبتنگری نیستیم و به همین دلیل سزاوار عذابهای مختلفی شدهایم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر نافرمانیهایمان گرفتار شدهایم و دیگر نمیتوانیم مانند عقابها پرواز کنیم؛ بلکه به مانند کبکهایی هستیم که در دام افتادهایم.
هوش مصنوعی: تمامی راههای درست را از نادرست میشناسم، اما همچنان در مسیر اشتباه هستم و از راه درست دور ماندهام.
هوش مصنوعی: ما از فرمانبرداری خداوند دست کشیدیم و بر روی باطل سوار شدهایم و پاهایمان را بر زین گناه گذاشتهایم.
هوش مصنوعی: اگر خداوند بخواهد ما را مورد حساب و بررسی قرار دهد، کافی است که ما عاقل باشیم و از حساب و کتاب شرم کنیم.
هوش مصنوعی: اگر قدرتی که از سوی خداوند بر ما نازل شده، گناهی بزرگ را بر درآمد گناهان ما قرار دهد، آن گناه به آسانی بر ما سبک خواهد شد و عذاب آن نیز کم اهمیت خواهد بود.
هوش مصنوعی: ما در تنور چوبی نان میپزیم و در زیر نور مهتاب همه لباسهایمان را بر تن داریم.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که اگر در مورد خود خواهی و غرور به جای فهم و خرد، از خود بیخود شدهایم و بر دیگران سخت میگیریم، بیجا و بیمورد است. در واقع، اگر تهی بودن از عقل و درک خود را نشان دهیم، باید از رفتارهای نا مناسب و خُودبینی خود دست بکشیم.
هوش مصنوعی: در این دنیا که عمر انسان به سرعت میگذرد و بیش از دو لحظه ارزش ندارد، وقتگذرانی و به درنگ نشستن فایدهای ندارد. هر لحظه باید با شتاب عمل کرد و از زندگی بهره برد.
هوش مصنوعی: بهتر است از این دو گزینه یکی را انتخاب کنیم و توبه کنیم؛ زیرا درهای توبه به روی ما بسته نیست و خداوند بخشنده است.
هوش مصنوعی: ما در حال غرق شدن در گمراهی و معصیت هستیم، اما در این حال هم امید نجات داریم و هم از غرق شدن در آب میترسیم.
هوش مصنوعی: دو چشم را باید مانند سیل پر از آب کرد، به امید این که همانند سیلاب، مشکلات و موانع را از پیش رو بردارد.
هوش مصنوعی: با اشکهای خود نامهای که از نافرمانی نوشته شده را بشوییم، زیرا این نامه مانند کاغذی است که به دور افتاده و پاره شده است.
هوش مصنوعی: اگر به نسب و خیشاوندی به سلمان مشابهت داشته باشیم، پس باید بدانیم که ریشه و نسب ما از کجاست. به عبارت دیگر، اگر به شرافت او نسبت پیدا کنیم، خود را باید با ویژگیهای او بشناسیم.
هوش مصنوعی: من از تو میخواهم که برای من دعا کنی تا به درک و بصیرتی مانند سلمان رسیدم. امیدوارم دعایت برای من نتیجهبخش باشد.
هوش مصنوعی: به فرمان پروردگار، تا زمانی که او بخواهد، آسمان روشن دوران تحت تأثیر خاک تیره خواهد بود.
هوش مصنوعی: به دنبال بزرگانی چون بوتراب، جنید، شفیق و شبلی باش و همیشه با دقت و توجه به دستورات خداوند و بخشندهی بزرگ، قدم بردار.
هوش مصنوعی: سلام و احترام ما و تو به پیامبر خدا، که جایگاهش از ذرهای نور خورشید و قطرههای باران بالاتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو سیر گشت سر نرگس غنوده ز خواب
گل کبود فرو خفت زیر پرده آب
چو سرخ گل بسر اندر کشید سبز ردا
نمود باغ بدان شمعهای خویش اعجاب
ز لاله باغ پر از شمع بر فروخته بود
[...]
بفرخی و سعادت بخواه جام شراب
که باز باغ برید از پرند سبز ثیاب
ز رنگ میغ و ز برگ شکوفه پنداری
زمین حواصل پوشید و آسمان سنجاب
بشاخ سوسن نازک قریب شد قمری
[...]
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه لبلاب
مرا ازین تن رنجور و دیده بی خواب
جهان چو پر غرابست و دل چو پر ذباب
ز بهر تیرگی شب مرا رفیق چراغ
ز بهر روشنی دل مرا ندیم کتاب
رخم چو روی سطرلاب زرد و پوست بر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.