گنجور

 
۲۰۰۱

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۵ - در مدح وزیر علاء الدین بوبویه

 

چو زیر مرکز چرخ مدور

نهان شد جرم خورشید منور ...

... نه پیدایی تمام و نه مستر

چو تیغ ناخنی بر چرخ مینا

چو شست ماهیی در بحر اخضر ...

... چنان آمد همی بی حد و بی مر

که اندر چرخ کحلی کرده ترکیب

هزاران در و مروارید و گوهر ...

... گرش بهتان نهد خصم بداندیش

ورش عصیان کند چرخ ستمگر

لعاب آن شود چون آب افیون ...

انوری
 
۲۰۰۲

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۶

 

... زین روی پرده دار و زان روی پرده در

ای چرخ استمالت و مریخ انتقام

ای آقتاب تخاطر و ای مشتری خطر ...

... کس در جهان ندیده و نشنیده در سمر

طوفان چرخ جان یکی را چو غوطه داد

فریاد از اخترانش برآمد که لاتذر

نگذارد ار به چرخ رسد باد قهر تو

آثار حسن عاریتی بر رخ قمر ...

... روحی مقدس آمده در صورت بشر

با سیر حکم او به مثل چرخ کند سیر

با سنگ حلم او به مثل کوه تیز پر ...

... من این همی ندانم دانم که چون تو نیست

در زیر چرخ و کس نرسیدست بر زبر

در جیب چرخ گر نشود دست امتحانت

در طول و عرض دامن آخر زمان نگر ...

... بر مرکز مراد تو ایام را مدار

تا چرخ را مدار بود گرد این مدر

جوینده رضای تو سلطان دادبخش ...

انوری
 
۲۰۰۳

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۸ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی

 

... آنکه دهرش ز قرانات فلک نارد مثل

وانکه چرخش ز موالید جهان نارد یار

چرخ را با شرفش سنگ فتد در موزه

کوه را با سخطش کیک فتد در شلوار ...

انوری
 
۲۰۰۴

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۹ - در مدح امیرکبیر ضیاء الدین مودود احمد عصمی

 

... رمزی دو زین نمط نه نهان بل به آشکار

گفتم که چیست آنکه پس دور چرخ ازوست

گر زیر دور چرخ یمین است یا یسار

در بزم رشک برده برو شاخ در خزان ...

انوری
 
۲۰۰۵

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۱ - در مدح صاحب سعید جلال‌الوزرا عمربن مخلص

 

... او چو برگشت و خرامان شد از آنجای وداع

که نحوست کند از چرخ بر آنجای نثار

درد بی سیمیم آورد به سوی خانه ...

... تا بر خواب گزارنده گرو شد دستار

ویحک ای چرخ منم مانده سری پر سودا

از جهان این سر و سودا به من ارزانی دار ...

انوری
 
۲۰۰۶

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۳ - در تعریف عمارت و مدح صاحب ناصرالدین طاهر

 

... برکشیدند از درون مسمار

دولتش را چو چرخ استیلا

همتش را چو بحر استظهار ...

... پای خصمش مدام بر دم مار

کرده چرخش به سروری تسلیم

داده دهرش به بندگی اقرار ...

... گفته با کلک او قدر اسرار

داشته شیر چرخ را دایم

سایه شیر رایتش به شکار ...

... از ورای ولایت گفتار

نیست از تیر چرخ ناطق تر

دست از نطق زید و عمرو بدار ...

انوری
 
۲۰۰۷

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۴ - در مدح امیر ناصرالدین قتلغ شاه

 

... همچو باران به نشیب افتد بدخواه تو باز

گر به بالاکشدش چرخ دو صد ره چو بخار

دشمنت را چو خرد نیست اگر گنج نهد ...

انوری
 
۲۰۰۸

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۶ - در مدح شمس‌الدین اغل بیک

 

... برهانیدت ایزد از غم و بار

بند بگشود چرخ تنگ مباش

راه بنمود بخت باک مدار ...

... برباید شهاب ناوک او

انجم از چرخ و نقش از دیوار

پیش او مار و مرغ در صف جنگ ...

... ای به مردی چو حیدر کرار

ای چو چرخت هزار مدحت گوی

وی چو دهرت هزار خدمتگار ...

انوری
 
۲۰۰۹

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۷ - (گویا در ادامهٔ قصیدهٔ دی بامداد عید که بر صدر روزگار ...)

 

... بی آبروی دست تو هرکس که آب یافت

از دست چرخ بود چنان کاتش از خیار

ای آفتاب عاطفت ای آسمان محل ...

... دست تهی برون ندمد هرگز از چنار

تا از مدار چرخ و مسیر ستارگان

چون چرخ پر ستاره کند باغ را بهار

بادا فرود قدر تو اجرام را مسیر ...

... بر جویبار عمر تو نشو نهال عز

تا باغ چرخ را ز مجره است جویبار

انوری
 
۲۰۱۰

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۸

 

... علم تو همچو خاک دهد باد را قرار

نی چرخ را به سرعت امر تو ره نورد

نه وهم را به پایه قدر تو رهگذار ...

... هم غور احتیاط ترا دهر در جوال

هم اوج بارگاه ترا چرخ در جوار

چندین سوابق از پی کام تو آفرید ...

... تا نیست آسمان را آرامش از مدار

بادا مسیر امر تو چون چرخ بی فتور

بادا مدار عمر تو چون دور بی شمار

هم فتنه را به دست شکوه تو گوشمال

هم چرخ را ز نعل سمند تو گوشوار

تو بر سریر رفعت و اعدا چو خاک پست ...

انوری
 
۲۰۱۱

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۹ - در مدح خاقان اعظم پیروزشاه عادل

 

... اقبال را به وعده وفا کرد روزگار

در بوستان ملک نهالی نشاند چرخ

وآنرا قرین نشو و نما کرد روزگار ...

... دایم نظر به عین رضا کرد روزگار

آنجا که حکم چرخ و نفاذ تو جمع شد

بر حکم چرخ چون و چرا کرد روزگار

در بیع خدمت تو که آمد که بعد از آنش ...

... پیشانی ملوک قفا کرد روزگار

آن آسمان محل که ز بس چرخ جود او

خورشید را چو سایه گدا کرد روزگار ...

انوری
 
۲۰۱۲

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۰ - در مدح امیر اسفهسالار نصرةالدین تاج‌الملوک ابوالفوارس

 

... ترجیح داده کفه آجال خصم را

از دانگ سنگ چرخ تو معیار روزگار

زور تو در کشاکش اگر بر فلک خورد ...

انوری
 
۲۰۱۳

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۱ - در مدح یکی دیگر از بزرگان

 

... چون دامن تو دید و گریبان روزگار

از پشت دست پاره به دندان بکند چرخ

تا چون خوش آمدی تو به دندان روزگار ...

... دادند مهتران لقبم انوری ولیک

چرخن نگر چه خواند خاقان روزگار

گر لاف پاش هست به نزدیک فاضلان ...

انوری
 
۲۰۱۴

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۶ - در مدح سلطان فیروز شاه

 

ای بهمت برتر از چرخ اثیر

وز بزرگی دین یزدان را نصیر ...

انوری
 
۲۰۱۵

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۷ - در مدح امیر شمس‌الدین اغلبک

 

ای بهمت ورای چرخ اثیر

چرخ در جنت همت تو قصیر

ای بقدر و شرف عدیم شبیه ...

... نه به طبع تو در دو پیکر تیر

قلمت راز چرخ را تاویل

سخنت علم غیب را تفسیر ...

... حال من بنده می کند تقریر

تا بود چرخ را جنوب و شمال

تا بود ماه را مدار و مسیر

تخت بادت همیشه چرخ بلند

تاج بادت همیشه بدر منیر ...

انوری
 
۲۰۱۶

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۹ - در مدح صدر معظم کمال‌الدین مسعود عارض

 

... سموم حادثه از خصمت ار بگرداند

پیاز چرخ که در جنب قدر تست قصیر

به انتقام تو نشگفت اگر قضا و قدر ...

انوری
 
۲۰۱۷

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۰ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر

 

... گر فطیری در تنوری بستم آن دوران گذشت

چرخ از آن سهوم برون آورد چون موی از خمیر

تا که باشد آسمانی را که خاک صدر تست ...

انوری
 
۲۰۱۸

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۱ - در صفت معشوق و مدح امیر ضیاء الدین مودود احمد عصمی

 

... ز دهر قامت آن کوژ همچو قامت چنگ

ز چرخ ناله این زار همچو ناله زیر

گرفته موی وز دنیا برون کشیده اجل ...

انوری
 
۲۰۱۹

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۲ - در مدح امیر فخرالدین محمد میر آب مرو

 

... به عون رایت عدل تو پشت دهر قویست

ز شیر رایت تو شیر چرخ هست اسیر

نه اوج قدر تو افلاک دید و نه انجم ...

... شهاب کلک تو با دیو دولت تو به سیر

همان کند که به دیوان شهاب چرخ اثیر

ز تف آتش خشم تو بد سگالت اگر ...

... عتاب و خشم ترا طبع آتشست و حریر

عدو به خواب غرور اندرست و چرخ بدان

که بر زبان سنان تو راندش تعبیر ...

... به جاه دولت تو هر زمان هزار بشیر

مطیع رای بلندت همیشه چرخ بلند

غلام بخت جوانت مدام عالم پیر ...

... زدهر قامت این کوژ همچو قامت چنگ

ز چرخ ناله آن زار همچو ناله زیر

موافقت ز سعود سپهر جفت مراد ...

انوری
 
۲۰۲۰

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۳ - در مدح و تهنیت خدام صاحب ناصرالدین طاهربن المظفر هنگام باز آمدن از زمین غور به جانب هراة

 

... پایه قدر تو جاییست که از حضرت او

چرخ را عقل برون کرد ز در دست انداز

با کف پای تو در خاک وقار آید چرخ

با کف دست تو در جود و سخا آید آز ...

انوری
 
 
۱
۹۹
۱۰۰
۱۰۱
۱۰۲
۱۰۳
۴۹۲