چو خواهم کرد زرق و هزل و ریواس
نخواهم نیز عاقل بود و فرناس
مرا چون نیست بر کس هیچ تفضیل
چه خواهم کرد زهد و فضل عباس
بیاور طاس می بر دست من نه
به جای چنگ بر زن طاس بر طاس
قرین و جنس من خمار و مطرب
بسندهست از همه اقران و اجناس
مرا باید خراباتی شناسد
خطیب و قاضیم گو هیچ مشناس
می است الماس و گوهر شادمانی
نگردد سفته گوهر جز به الماس
می و معشوق را بگزین به عالم
جز این دیگر همه رزق است و ریواس
چه خواهم برد از دنیا به آخر
دلی پر حسرت و یک جامه کرباس
چه گویید اندرین معنی که گفتم
اجیبوا ما سالتم ایها الناس
رفیقا جام می بر یاد من خور
که زیر آسیای غم شدم آس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زندگی و لذتهای دنیوی سخن میگوید و به تنهایی و عدم اهمیت به عقل و دیانت اشاره میکند. او از دوست میخواهد که طاس می را در دستش بگذارد تا به جای ساز و نوا، از شراب لذت ببرد. شاعر بر این باور است که در دنیا چیزی جز شادمانی و عشق نمیخواهد و از زندگی مادی و زهد دست میکشد. او میگوید که در نهایت، آنچه به همراه میبرد تنها یک دل پر حسرت و لباس سادهای است. از دیگران میخواهد که به یاد او جام مینوشند، چرا که تحت فشار غم قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: وقتی که میخواهم به بازی و شوخی بپردازم، دیگر نه میخواهم عاقل باشم و نه فریبکار.
هوش مصنوعی: وقتی که برای من هیچ تفاوتی در نظر دیگران وجود ندارد، چه فایدهای دارد که خود را به زهد و فضیلت عباس نشان دهم؟
هوش مصنوعی: بیا و پیالهام را پر کن، نه به جای ساز و نوا، بلکه این بار به جای آن، روی طاس (تاس) بینداز و خوش بگذران.
هوش مصنوعی: دوست و همتای من، حال و هوای شاداب و موسیقیام کافی است. این حال و مدعا برای من از هر دوستی و همنوعی دیگر بهتر است.
هوش مصنوعی: معنای این بیت این است که باید کسی وجود داشته باشد که خصلتهای من را بشناسد، حتی اگر دیگران مرا نشناسند یا توجهی به من نکنند. در واقع، من به درکی عمیقتر و شناخت درست نیاز دارم که تنها از سوی یک همدرد یا کسی که درک واقعی از حال و روز من دارد، ممکن است به دست آید.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که شادی و خوشبختی همچون الماس و گوهر با ارزش است و تنها با ارزشهایی واقعی و بایسته به دست میآید. در واقع، دوستی و عشق حقیقی، همچون الماس، در زندگی بسیار ارزشمند و گرانبها هستند و نمیتوان آنها را با چیزهای بیاساس و سطحی به دست آورد.
هوش مصنوعی: بیا شادمانی و عشق را انتخاب کن؛ چرا که در این دنیا جز این دو، باقی چیزها فقط بهره و مصرفاند.
هوش مصنوعی: از دنیا چه چیزی به عنوان یادگاری میبرم؟ فقط دلی پر از حسرت و یک لباس ساده.
هوش مصنوعی: در این عبارت، سخن از این است که از مردم خواسته میشود که در مورد موضوعی که مطرح شده، نظر دهند و پاسخ دهند. گویا گوینده میخواهد بداند که مردم درباره این موضوع چه فکری میکنند و چه نظری دارند.
هوش مصنوعی: ای دوستان، به یاد من، از می بگذارید تا بنوشید، زیرا من در زیر فشار غم و اندوه مانند آسیاب شدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یکی بهتر ببینید ایها الناس
که می دیگر شود عالم به هر پاس
دمی از گردش حالات عالم
نمییابم نجات از بند وسواس
چو دل در عقدهٔ وسواس باشد
[...]
بخواهم گفت وصف سرخ کناس
چو کرد اندر دلم ابلیس وسواس
ترشروئی، ابوالعباس نامی
نشسته بر بساط آل عباس
بتن ماننده روباه مسلوخ
[...]
به دولت داشتند اندیشه را پاس
نشاید لعل سُفتن جز به الماس
گهی در سینهٔ مردم ز خنّاس
نهم صد دام رُسوائی زوسواس
زبان تیز دارم همچو الماس
ز الماسم بترسید ایّهاالناس
ملامت تا به کی خواهم کشیدن
ازین مشتی خطا بینان نسناس
خدنگ آه من از چرخ بگذشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.