شمارهٔ ۲۷ - زبان حال حضرت زینب(ع)
ای بیکفن فدای تو جسم اطهرت
زینب شو فدایی ببریده حنجرت
ای کاش خواهر تو نمیدید اینچنین
بر نوک نی سر تو و صدپاره پیکرت
آوردی ام به کرب و بلا بیکس و غریب
خوش میکنی غریب نوازی ز خواهرت
بردار سر ز خهاک و بپرس از من فکار
کای زینب ستمزده، کو کهنه معجرت
شمر این قدر نداشت مروت که بعد قتل
بیرون نمود پیرهن کهنه از برت
کافی نبود زخم تنت از سم ستور
کرد ابن سعد سرمه صفت جسم اطهرت
چندان امان نمیدههدم شمر بیپدر
تا قاصدی روانه کنم نزد مادرت
گوید که یا بتول سوی کربلا بیا
غلطان به خون ببین بدن نازپرورت
از بهر گوشواره دریدند کوفیان
گوش عروس فاطمه زار دخترت
رفتم دگر، ولی بود این داغ بر دلم
کز بعد من چه آید از این قوم بر سرت
(صامت) شدی چه نوحهگر ماتم حسین
دیگر بود چه واهمه از روز محشرت؟
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...