این سرانی که بینی با رخ همچون قمرند
صدف علم نبی را همه یکتا گهرند
گرچه گردیده گرفتار ز هر بیپدری
اسد بیشه دین شیر خدا را پسرند
همه بنهاده اگر سر به سر حکم قضا
هر یکی باد شه امر قضا و قدرند
خشک گشته لبشان گر ز تف بیآبی
منبع کوثر و آب همه بحر و برند
رهنمایند بهر گمده در هر دو جهان
گرچه بییار و معین بر سر هر رهگذرند
کودکانی که به رخ کرده روان سیل سرشک
اصل ایمان شجر باغ نبی را ثمرند
همه را گرد یتیمی بنگر بر رخسار
هر طرف روی نمایند به فکر پدرند
این زنانی که ندارند به سرها معجر
محرم خاص نبی عصمت حقرا ثمرند
رفته تاراج ستم زینب و اسبا همه
به سر عهد و وفا در بدر و خون جگرند
شامیان خنده نمایند به اولاد رسول
ز دل فاطمه و گریه او بیخبرند
(صامتا) بهر چه یک مرد ز اسلام نگفت
کاین اسیران حرم خسرو و جن و بشرند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این رقیبان که بر این گنبد پیروزه درند
گرچه زیرند گهی جمله، همیشه زبرند
گر رقیبان به بصر تیز بوند از بر ما
این رقیبان سماوی همه یکسر بصرند
نامشان زی تو ستاره است ولیکن سوی من
[...]
بچگان ما مانندهٔ شمس و قمرند
زانکه همصورت و همسیرت هر دو پدرند
تابناکند ازیرا که دو علوی گهرند
بچگان آن بنسبتر که ازین باب گرند
ساقیا باده بده تا طرب از سر گیرند
پیش کاین تاج مه از تارک شب برگیرند
شاهدان شمع ز کاشانه برون اندازند
قدسیان مشعله هفت فلک درگیرند
نیکوان پرده بر انداخته در رقص آیند
[...]
آمد آن فصل که در وی همه جز مل نخورند
و آمد آن روز که مرغان همه جز گل نچرند
دلبران بوسه به عشاق دراین فصل دهند
بیدلان پرده اندیشه در این فصل درند
گل و لاله چو رخ و عراض معشوق شدند
[...]
دنیی آن قدر ندارد که بر او رشک برند
یا وجود و عدمش را غم بیهوده خورند
نظر آنان که نکردند در این مشتی خاک
الحق انصاف توان داد که صاحبنظرند
عارفان هر چه ثباتی و بقایی نکند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.