گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سلیم تهرانی

ای تازه رو، ز زخم خدنگ تو داغ ما

از روغن کمان تو روشن چراغ ما

با نکهت تو صحبت ما درگرفته است

ای کاش بوی گل نخورد بر دماغ ما

راضی جنون ما به گریبان پاره نیست

از چاک سینه شد گل صد برگ، داغ ما

در عشق هرگز از دل ما آه سر نزد

آیینه ایم و دود ندارد چراغ ما

آگاه نیست خضر ز احوال ما سلیم

عنقا کجاست تا به تو گوید سراغ ما

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode