فلک جناب و ملک رتبه میرزا احمد
توئی که مرحمتت روح را کند تفریح
هم از نسایم لطفت مشام را تعطیر
هم از روایح خلقت قلوب را ترویح
بود ز پرتو رایت به رشک نار کلیم
بود زنکهت لطفت به شرم باد مسیح
اگر به بحر بسنجم دل تو محض خطاست
و گر چو ابر بگویم کف تو کذب صریح
که هست بحر دلت را به بحر صد تفضیل
که هست ابر کفت را به ابر صد ترجیح
زبان به وصف تو قاصر بود به وقت ثنا
بیان ز مدح تو عاجز شود به وقت مدیح
ترا رواست که انگشت من بفرساید
گه شمردن تهلیل و خواندن تسبیح
دگر چه گویم بی یاری قلم تاریخ
نه سجه ی که به آسانیش دهم تصحیح
دگر گرفتم کز تکمه ی گریبان هم
ادای ذکر درست است و استخاره صحیح
تو خود بگوی که من هر زمان چه سان بر خلق
خجل بمانم از این کار زشت و فعل قبیح
غرض ز گفتن این دلپذیر قطعه که هست
به کام هر کس شیرین و دلنشین و ملیح
صریح مطلب من شد عیان که می گویند
کنایه در بر داناست ابلغ التصریح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوش است مجلس اخلاص امّتان مسیح
شراب های مصفّا زساقیان ملیح
مباد مدرسه و خانقه که بیزارم
ز عالمان شنیع و ز زاهدان قبیح
خطیب بر سری منبر چه ژاژ می خاید
[...]
خَطَت که بر خَطِ یاقوت بنهم ترجیح
نوشتهاند بر آن لعلِ لب که انت مَلیح
به لوحِ عارضِ تو آن خَطِ دگر گویی
کشیده خامهٔ قدرت که اَلبَیاضُ صَحیح
نمیبریم شکایت ز خَطّ و خالِ بتان
[...]
خطت که بر خط یاقوت مینهم ترجیح
نوشته است بر آن لعل لب که (انت ملیح)
بزشم نرم که بر پنبه مینهم ترجیح
زفوطه برکت گردد این حدیث صریح
بجیب جامه مثقالی سفید خطیست
[...]
خطیب عشق ندا کرد با زبان فصیح
که خلق جمله مریضند و عاشق است صحیح
زبان گشاد دگر بار بر سر منبر
که اهل عشق جوادند و اهل زهد شحیح
دگر چه خوش نگین گفت خلق بی نمکند
[...]
شتاب شام سیهچرده و صباح صبیح
بدین درنگِ تو دارد کنایههای صریح
لغتشناس صحاح زبان حال نیی
و گرنه سوسنِ خاموش قایلیست فصیح
بلند جامة اقبال و پست قامت عمر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.