گنجور

 
فیض کاشانی

خطیب عشق ندا کرد با زبان فصیح

که خلق جمله مریضند و عاشق است صحیح

زبان گشاد دگر بار بر سر منبر

که اهل عشق جوادند و اهل زهد شحیح

دگر چه خوش نگین گفت خلق بی نمکند

مگر سری که زشور محبت است ملیح

شجاع نیست مگر عاشقی که جان بخشد

شود صحیح که گردد بتیغ عشق جریح

بسروری رسد آخر زپافتاده عشق

شود رفیع که افتد ز راه دوست طریح

یمدح عاشق و معشوق و عشق در قرآن

یحبهم و یحبونه کند تصریح

ذلیل دوست بود عاشق و عزیز عدو

اذله و اعزّه بفیض گفت صریح

 
 
 
حکیم نزاری

خوش است مجلس اخلاص امّتان مسیح

شراب های مصفّا زساقیان ملیح

مباد مدرسه و خانقه که بیزارم

ز عالمان شنیع و ز زاهدان قبیح

خطیب بر سری منبر چه ژاژ می خاید

[...]

کمال خجندی

خَطَت که بر خَطِ یاقوت بنهم ترجیح

نوشته‌اند بر آن لعلِ لب که انت مَلیح

به لوحِ عارضِ تو آن خَطِ دگر گویی

کشیده خامهٔ قدرت که اَلبَیاضُ صَحیح

نمی‌بریم شکایت ز خَطّ و خالِ بتان

[...]

نظام قاری

خطت که بر خط یاقوت مینهم ترجیح

نوشته است بر آن لعل لب که (انت ملیح)

بزشم نرم که بر پنبه مینهم ترجیح

زفوطه برکت گردد این حدیث صریح

بجیب جامه مثقالی سفید خطیست

[...]

فیاض لاهیجی

شتاب شام سیه‌چرده و صباح صبیح

بدین درنگِ تو دارد کنایه‌های صریح

لغت‌شناس صحاح زبان حال نیی

و گرنه سوسنِ خاموش قایلی‌ست فصیح

بلند جامة اقبال و پست قامت عمر

[...]

سعیدا

به گوش عرش ز حق می رسد به لفظ فصیح

که به ز روی صبیح است حسن خط ملیح

به گوش هر چه رسد در نظر هر آنچه درآید

دلیل وحدت ذات است و آیتی است صریح

ز عالمان طریقی اگر ملاحظه سازی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه