گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سحاب اصفهانی

آنرا که زهجر دردناک است

یا چاره وصال یا هلاک است

از چشم و دلم در آب و آتش

چشمم سمک و دلم سماک است

دامان کشیم ز دست و آنگاه

دستی که چو دامن تو پاک است

آهست اگر طبیب دلها

بیچاره دلی که دردناک است

در باغ بهشت بس شجرهاست

اما نه به خاصیت چو تاک است

آن مه به (سحاب) ما بود دوست

از خصمی آسمان چه باک است