آنرا که زهجر دردناک است
یا چاره وصال یا هلاک است
از چشم و دلم در آب و آتش
چشمم سمک و دلم سماک است
دامان کشیم ز دست و آنگاه
دستی که چو دامن تو پاک است
آهست اگر طبیب دلها
بیچاره دلی که دردناک است
در باغ بهشت بس شجرهاست
اما نه به خاصیت چو تاک است
آن مه به (سحاب) ما بود دوست
از خصمی آسمان چه باک است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من بیدل و راه بیمناک است
چون راهنما تویی چه باک است
دانی که جهان فریبناک است
آسودگیش غم و هلاک است
هر چند که عشق دردناک است
آسایش سینه های پاک است
کان رنج که اصل جان پاک است
دارو آن را تب هلاک است
گر عاشقی، از گنه چه باک است
خورشید به هرچه تافت پاک است
داغ دلم از غبار خاطر
چون حلقه ی دام، زیر خاک است
هرجا برخاست صرصر عشق
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.