کرده بپا قامت نشسته قیامت
تا چه کند در قیامت آن قدر و قامت
خیز و برافراز قامت ای بت چالاک
بین ز قیامت شود چگونه قیامت
بر دهن او مگر بحرف و تبسم
ره نبرد هیچکس بهیچ علامت
دل زد و عالم سفر نمود و بکویت
بیخبر از خود فکند رحل اقامت
توبه چه باک ار شکست و وسوسه شد کم
عمر خم افزون سر پیاله سلامت
لب چه غم ارتر نکرد ز آب خرابات
زاهد خشکی که خورده نان لئامت
از لب جان پرور تو زنده شدش دل
عیسی مریم که داد، دادکرامت
بر در رندان صفی بفقر و فنا رو
زانکه در آن حلقه نیست جای فخامت
خرقه بسوزان که میفروش نگیرد
بر گرو نیم جرعه دلق امامت
شیخ عبث میکند نصیحت رندان
او به ریا درخور است و ما به ملامت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه صیام آمد این ملک به سلامت
فرخ و فرخنده باد ماه صیامت
آمد ماه بزرگوار گرامی
و آسود از تلخ باده زرین جامت
نزد خداوند عرش بادا مقبول
[...]
این که تو داری قیامتست نه قامت
وین نه تبسم که معجزست و کرامت
هر که تماشای روی چون قمرت کرد
سینه سپر کرد پیش تیر ملامت
هر شب و روزی که بی تو میرود از عمر
[...]
هر که ببیند تو را بدین قد و قامت
باز نیاید به هوش تا به قیامت
جان و دل و دانش و خرد به تو دادیم
در حق ما بوسه ای نرفت کرامت
تا تو در آیی به باغ اگرچه ادب نیست
[...]
ای بگه جلوه قامت تو قیامت
آن قد رعنا قیامت است نه قامت
گاه خرامت هزار جان بدر از تن
گر برود گو برو تو باش سلامت
بی تو دمی گر زنم مردن ازان به
[...]
گر تو اقامت کنی به آن قد و قامت
روز قیامت عیان کنی ز کرامت
چون روم از کوی تو به پند و نصیحت
من که وطن کردهام به کوی ملامت
دامن وصلت ز دست بیهده دادیم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.