گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صفایی جندقی

ساقی بریز باده ی صافی به ساغرم

کاین آتش اکتفا کند از آب کوثرم

با این شراب تلخ کجا در بهشت نیز

حاجت به شیر و شهد و شراب است و شکرم

فتوی به ترک می دهد ار شیخ مسلمین

اول کسی منم که بدین کیش کافرم

بروعده های نسیه واعظ چه اعتماد

من خوش به نقد از کفت این می همی خورم

از دست حور ساغر صهبای سلسبیل

ناید خوش آن چنان که می از دست دلبرم

بر ما طریق کعبه حاجت گم است کاش

صاحب دلی شود به خرابات رهبرم

دیگر به در نمی روم از کوی می فروش

خوشتر ز تخت تاجوری خاک این درم

افشانم آستین تفاخر برآسمان

فرسود تا به تربت این آستان سرم

از کین مهر و ماه صفایی مرا چه باک

تا جام باده برکف و جانانه در برم

 
 
 
سوزنی سمرقندی

. . . ری به . . . ن خر سر خمخانه در برم

تا عاقبت کجا رسد اینکار بنگرم

آن خر سری که شعر سراید بلحن خر

پالیز شاعری را گوید . . . ر خرم

یعنی ز من بجوشد هر شاعری که هست

[...]

انوری

تا آمد از عدم به وجود اصل پیکرم

جز غم نبود بهره ز چرخ ستمگرم

خون شد دلم در آرزوی آنکه یک نفس

بی‌خار غم ز گلشن شادی گلی برم

پیموده گشت عمر به پیمانهٔ نفس

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

ای طالع نگون ز تو تا کی قفا خورم

وی چرخ واژگون ز تو تا کی جفا برم

روزی بخشم بشکنم این مهر مهر تو

وین پرده کبود تو بر یکدگر درم

از دور تو چه باک که من قطب ثابتم

[...]

مجیرالدین بیلقانی

هر شب که سر به جیب تحیر فرو برم

ستر فلک بدرم و از سدره بگذرم

اندر بها ز گوهر عالم فزون بود

هر در که من ز بحر تفکر بر آورم

عنقا شوم به مغرب عزلت که آفتاب

[...]

سید حسن غزنوی

داند جهان که قره عین پیمبرم

شایسته میوه دل زهرا و حیدرم

دریا چو ابر بار دگر آب شد ز شرم

چون گشت روشنش که چه پاکیزه گوهرم

دری پر از عجایب دریا شود به حکم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه