گنجور

 
صائب تبریزی

مگر از خانه بیرون آمد آن گل بی حجاب امشب؟

که بوی یاسمن دارد فروغ ماهتاب امشب

ز نور مه، نظر چون مهر تابان خیره می گردد

مگر یک جانب افتاده است از رویش نقاب امشب؟

کدامین آتشین جولان به سیر ماهتاب آمد؟

که سوزد در نظرها چون پر پروانه خواب امشب

می روشن ز بی قدری چراغ روز را ماند

ز بس گردیده عالم شیر مست ماهتاب امشب

ز نور ماه، خون دختر رز شیر مادر شد

بده ساقی می لعلی مسلسل همچو آب امشب

درانداز زمین بوس است با آن سرکشی گردون

ز بس روی زمین از ماه شد با آب و تاب امشب

ز شکر خنده مه شد هوا چندان به کیفیت

که می گردد نمک بیهوش داروی شراب امشب

مگر آن خرمن گل، تنگ خود را در بغل دارد؟

که طوفان می کند در مغزها بوی گلاب امشب

دو بالا گردد از مهتاب، زور باده روشن

عجب نبود اگر صائب شود مست و خراب امشب

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۸۸۷ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سیدای نسفی

ز رویش خانه ام لبریز بود از ماهتاب امشب

به گرد کلبه ام چون هاله می گشت آفتاب امشب

عرق از روی شرم آلود او می ریخت چون شبنم

دماغ بزم روشن بود از بوی گلاب امشب

به دست خاطر خود داشتم دامان دل جمعی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سیدای نسفی
جویای تبریزی

مگر آئینه عکس تو شد جام شراب امشب

که در صهبا رگ تلخی است موج ماهتاب امشب

پرد پر در پر خاکستر پروانه پروانه رنگ گل

برآید شمع روشن گر ز فانوس نقاب امشب

ز کوی می فروشان باز سرمستانه می آید

[...]

صامت بروجردی

چرا بیرون نیامد ماه از پشت حجاب امشب

ندارد عزم رفتن سوی خرگه آفتاب امشب

زمین ز آسمان افتاده‌ اندر اضطراب امشب

رسد از کربلا بر گوش صوت بوتراب امشب

همانا می‌رود در کوفه زینب بی‌نقاب امشب

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صامت بروجردی
وفایی مهابادی

مرا بی تاب داری هر دم ای زلف بتاب امشب

خدارا یک دم از من ای سیه دل رو متاب امشب

سرم بر سنگ و سنگم بر دل و دل خون و تن بی جان

نه جان در بر، نه جانان، چون ننالم بی حساب امشب!

طبیب مهربان بیهوده زان لب صبر فرمایی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه