ای خار و خس بحر ثنای تو سخنها
گنجینه گوهر ز مدیح تو دهنها
یک بار بر این نه چمن سبز گذشتی
سر در پی بوی تو نهادند چمنها
ما و سر آن زلف و پریشانی غربت
گرد سر این شام بود صبح وطنها
از نقطه توان راه به مضمون سخن برد
غول ره ما گشت درازی سخنها
تا شبنم افتاده بر افلاک برآید
خورشید جهانتاب فروهشته رسنها
معموره عشق است که غربتزدگانش
در آب نگیرند گل از یاد وطنها
نقد دو جهان غنچهصفت در گره توست
تا چند بگردی چو زبان گرد دهنها؟
هرجا که شود خامه صائب گهرافشان
تا حشر بماند چو صدف باز دهنها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و ارتباط با وطن و زیباییهای آن است. شاعر از زیباییهای طبیعت و گلها سخن میگوید و به تلخیها و دوری از سرزمین خود اشاره میکند. او با پیوند دادن عشق و غربت، حسرت و longing را برای وطن خود بیان میکند. این شعر نمادین، غنای عشق و زیبایی را در دل یادآوری میکند و نشان میدهد که عشق به وطن و زیباییهای آن همیشه در دل انسانها زنده است. شاعر به جستجوی زیبایی و عشق در هر کجا که میرود اشاره دارد و تأکید میکند که در نهایت زیبایی و محبت به وطن در خاطر انسان باقی میماند.
هوش مصنوعی: ای خار و خس، دریا پر از ستایش توست و زبانها پر از جواهراتی است که از مدح و توصیف تو میگویند.
هوش مصنوعی: یک بار که بر این چمن سبز قدم گذاشتی، گلها و چمنها سر خود را به دنبال بوی تو به زمین گذاشتند.
هوش مصنوعی: ما و دلیل زیبایی و آشفتگی غمگین آن زلف، در این شب به دور از وطن، مانند صبحی هستیم که به یاد وطنها میآید.
هوش مصنوعی: از نقطهی قوت و استعداد خود، به عمق و مفهوم سخن پی بردیم، اما در این مسیر، گفتارهای ما به طرز بیپایانی طولانی شد.
هوش مصنوعی: وقتی اولین قطرات شبنم بر زمین میافتند، خورشید روشن و درخشان از افق سر برمیآورد و تاریکی را کنار میزند.
هوش مصنوعی: عشقی که در دلهای دورافتاده وجود دارد، باعث میشود که آنها از یاد وطن و زیباییهای آن غافل نمانند و همیشه در دلشان حس وطندوستی را حفظ کنند.
هوش مصنوعی: تمام زیباییهای دنیا، که شبیه غنچههای زیبا هستند، در درون تو نهفته است. پس چرا همچنان مانند زبانی که دور دهان میچرخد، در جستجوی چیزهای دیگر هستی؟
هوش مصنوعی: هر کجا که قلم صائب به کار بیفتد، سخنانی ارزشمند و گرانبها تا قیامت باقی میماند، مثل صدفی که دهانش را باز کرده و درونش گنجی را نگه داشته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ابر آمد و بگریست بر اطراف چمنها
شد شسته به شبنم رخ گلها و سمنها
با داغ تو رفتند شهیدان تو زین باغ
چون لاله به خون جگر آغشته کفنها
از ما سخنی بشنو و با ما سخنی گوی
[...]
ای برده رخت رونق گلها و سمنها
دارد دهن تنگ تو در غنچه سخنها
گر سرو نه با قد تو ماند نتوان برد
چون آب به زنجیر مرا سوی چمنها
صحرای عدم لالهستان شد چو شهیدان
[...]
شبنم که هوا ریخت به گلها و سمنها
شد آبله عارض اطفال چمنها
گلهای چمن گر نه شهیدان فراقند
چون لاله چرا غرقه به خونند کفنها؟
در تاب اگر نیست ازان جعد دلآویز
[...]
بی سرو قدت خاک نشینند چمنها
شد پنبهٔ داغ جگر لاله سمنها
کارم به حریف دو زبان کاش فتادی
چون غنچه سراپای زبانند دهنها
بارید چو از ابر عطایش نم رحمت
[...]
داغند، ز رخسار تو ای رشک چمنها
چون لاله، شهیدان به سمنزار کفنها
از شرم، صدف را به دهان مهر خموشی ست
تا شد صدف گوهر نام تو، دهنها
خون در جگر نافهٔ دل چون نشود خشک؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.