بی برگی ما برگ نشاط است چمن را
شیرازه گلزار بود خار و خس ما
از خامی ما عشق به زنهار درآمد
خون شد دل باغ از ثمر دیررس ما
صائب نفس سوختگان حوصله سوزست
زندان خموشی چه کند با نفس ما؟
در غنچه دل زنگ برآرد نفس ما
رسوایی گلبانگ ندارد جرس ما
همطالع بیدیم درین باغ که باشد
سر پیش فکندن ثمر پیشرس ما
در عالم حیرانی ما جوش بهارست
در ظاهر اگر خشک نماید قفس ما
ما چشم ندوزیم به عیب از هنر خلق
هرگز ننشیند به جراحت مگس ما
چون سینه خورشید نفس پخته برآریم
چون صبح ندارد رگ خامی نفس ما
بیدار شد از ناله بلبل گل تصویر
در خواب بهارست همان، دادرس ما
از باد خزان سرد نگردد دل گرمش
هر غنچه که خندید به روی قفس ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: اشعار به بیان احساسات و تجربیات عمیق انسانی در مواجهه با عشق و زندگی میپردازد. شاعر بر این نکته تأکید دارد که نقصها و چالشها بخشی از زندگی هستند و با وجود مشکلات، زیباییها و امیدها همچنان وجود دارند. او به تضادهای زندگی نظیر عشق و اندوه، نشاط و خزان اشاره میکند و به این نتیجه میرسد که حتی در شرایط دشوار، عشق و زیبایی دایماً در حال بروز هستند. به طور کلی، شعر به بیان امیدواری و زنده بودن احساسات انسانی در میان سختیها میپردازد.
هوش مصنوعی: بدون وجود ما، چمن و گلزار نیز بیحالت و بینشاطاند. مانند اینکه خار و علفها در کنار گلها درخت و شکوهی ندارند.
هوش مصنوعی: از نادانی و بیتجربگی ما عشق به خطر افتاد و قلبمان مثل باغی شد که از میوههای دیررس پر شده است و حالا دچار درد و رنج است.
هوش مصنوعی: نفس انسانهای سوختهدل طاقت زیادی ندارد و زندان سکوت چه کاری میتواند با نفس ما انجام دهد؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در وجود ما، عشق و احساسات عمیقی در حال جوانه زدن است و این احساسات به نوعی خود را فاش میکنند. ما مثل زنگی هستیم که در یک غنچه بسته شده، اما وقتی نفس میکشیم، آن حس و حال را به دیگران نشان میدهیم. به رغم اینکه صدای ما شفاف و واضح نیست، اما به نوعی درونیتمان را افشا میکند و این موضوع به ما نمایان میشود.
هوش مصنوعی: در این باغ، مانند بید وجود داریم که سر خود را به نشانه ادب به سوی میوهای که پیشتر رسیده، فرو میآوریم.
هوش مصنوعی: در دنیای سردرگمی ما، به نظر میرسد که بهار در حال جوش و خروش است، حتی اگر قفس ما از خارج خشک و بیروح به نظر برسد.
هوش مصنوعی: ما به عیوب دیگران نگاه نمیکنیم، چرا که زیباییهای آنها همیشه وجود دارد و نباید به جراحت و زخم نگاه کرد.
هوش مصنوعی: وقتی که در دل خورشید احساس پرورش و پختگی کنیم، همانند صبحی خواهیم بود که هیچ ضعفی در وجودمان نخواهد بود.
هوش مصنوعی: با صدای ناله بلبل، گل بیدار شد و تصویر بهار در خواب او نمایان گشت. بیتردید، همین صحنه مایه آرامش و یاری ماست.
هوش مصنوعی: دل هر غنچهای که بهخاطر قفسش میخندد، تحت تأثیر سرما و سختیهای زندگی قرار نمیگیرد. به عبارت دیگر، حتی در شرایط سخت، شادی و گرما در دلها موجود است و نمیتوان آن را تحت تأثیر سرما قرار داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای مهر تو از صبح ازل هم نفس ما
کوتاه ز دامان تو دست هوس ما
ما قافله کعبه عشقیم که رفته ست
سرتاسر آفاق صدای جرس ما
آن بلبل مستیم که دور از گل رویت
[...]
ناید به دراز سینه ز تنگی نفس ما
ای ناله بیا دود برآر از قفس ما
امیدِ که سر در پی این قافله دارد؟
کز ناله خراشیده گلوی جرس ما
بگذشت چو برق از سر ما تیغ تو ای وای
[...]
آیینه شود دود چراغ نفس ما
خورشید بود سایه خار هوس ما
آن مشت غباریم که در راه محبت
شد ریگ روان قافله بی جرس ما
کوگریه شوقی که دهد رخت به سیلاب
[...]
دل میرود و نیست کسی دادرس ما
از قافله دور است خروش جرس ما
هم مشرب اوضاع گرفتاری صبحیم
پرواز به منظر نرسد از قفس ما
بر هیچکس افسانهٔ امید نخواندیم
[...]
گوشی نشنیده ست صفیر از قفس ما
چون شمع، به لب سوخته آید نفس ما
با قافلهٔ لاله درین دشت رفیقیم
گلبانگ خموشی ست فغان جرس ما
کوتاه صفیرم، قفسم را بگذارید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.